متن درباره گل 🌺 (جملات عاشقانه و شعرهای ادبی درباره گل)

جملات عاشقانه و شعرهای ادبی درباره گل را به صورت گلچین برای شما دوستان آماده کرده‌ایم. اهمیت متن احساسی درباره گل، در انتقال مفاهیم عمیق انسانی مانند عشق، دوستی، شادی، امید و زیبایی است، همچنین به آن‌ها جنبه‌ای نمادین و فرهنگی می‌بخشد. این متون، با استفاده از ویژگی‌های گل‌ها، به ما کمک می‌کنند تا احساسات خود را بیان کنیم، لحظات خوشی را به یاد بیاوریم، انگیزه بگیریم و به زیبایی‌های ساده زندگی توجه کنیم.

متن درباره گل 🌺 (جملات عاشقانه و شعرهای ادبی درباره گل)

متن های قشنگ درباره گل

گل نیستی، تویی که به گل‌ها یاد دادی چطور زیبا باشند.

اگر گل بودی، هرگز نمی‌چیدی‌ات؛ فقط هر روز می‌نشستم کنارِت و نفس می‌کشیدم تا مستِ عطرت شوم.

تو آن گلی هستی که حتی در زمستانِ سردترین روزها، در دلم شکوفه می‌زند.

خدا وقتی تو را آفرید، به گل‌ها نگاه کرد و خجالت کشید.

قــــــلـمت را بردار

بنویس از همه خوبیها، زندگی، عشق، امید

و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست

گل مریم، گل رز

بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال

از تمنا بنویس

از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود

از غروبی بنویس که چو یاقوت و شقایق سرخ است

بنویس از لبخند

از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر سوی جهان می نگرد

قــــــلـمت را بردار، روی کاغذ بنویس:

زندگـی با همه تلخی ها شیریــن است

زندگی باید کرد

گاه با یک گل سرخ

گاه با یک دل تنگ

گاه با سوسوی امیدی کمرنگ

زندگی باید کرد

گاه با غزلی از احساس

گاه با خوشه‌ ای از عطر گل یاس

زندگی باید کرد

گاه با ناب‌ ترین شعر زمان

گاه با ساده‌ ترین قصه یک انسان

زندگی باید کرد

گاه با سایه ابری سرگردان

گاه با هاله‌ ای از سوز پنهان

گاه باید روئید

زندگی همین است …

به یک گل می ماند که شاد و خندان

توی چمن شکفته می شود ؛ یک بز

سر می رسد ، می بلعدش و همه چیز

تمام می شود !

در این دنیا،

سخت ترین خار ها، گل

و زیباترین گل ها، خار دارند.

هیچگاه خار را فراموش نکن و هیچگاه گل را از یاد مبر….

گل رز هنگامی که

تازه در حال جوانه زدن است، زیباتر است،

و امید، هنگامی که از دل ترس می آید،

پر نور تر است

مطلب مشابه: انشا با موضوع درخت (۱۰ انشا درخت پایه های مختلف تحصیلی)

متن های قشنگ درباره گل

ایمان آوردم

عاقبت از بهار

گل سرخی

به یادگار خواهد ماند

گل سرخی که

آرزو داشت

یک روز

در میان موهای تو

در باد

برقصد

گل ها

آوای دلنشین زمین هستند

که از دهان زمین به بیرون تراوش می کنند

بی آن که صدای زمینی داشته باشند

گر به گلگشت چمن می روی از من یاد آر

زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر

زان که یک عمر به پاداش وفاداری برد

لاله حسرت ازین باغ به دامن یادآر

هر زمان برق نگاهت زند آتش به دلی

ای گل ناز ازین سوخته خرمن یادآر

چون هلالم سر شوریده به زانوی غم است

از شب تار من ای کوکب روشن یادآر

ای که بی لاله ی داغ تو بهارم نشکفت

گر به گلگشت چمن می روی از من یاد آر

“از مجموعه اشعار شفیعی کدکنی“

عکس نوشته زیبا درباره گل

گل سرخ عزیز من به هر گلخانه‌ای باشی

بدان رویای یک گلدان همیشه با تو خواهد بود

تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این

حتما تب یک عشق بی پایان همیشه با تو خواهد بود

تو در آغوش من خورشید بودی‌ ای شب

دریا، نگاه مرد کوهستان همیشه با تو خواهد بود

گل سرخ عزیز من بدان رویای یک عشق بی پایان

همیشه با تو خواهد بود

تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!

نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!

گل آفتاب ما را لب کوه سر بریدند

نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!

نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران

تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!

نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری

نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!

تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب

که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!

دلم از عطر گل یاس به هم مى‌ریزد

دلم از عشق از احساس به هم مى‌ریزد

تو که الماس درخشان منى میدانم

دلم از دیدن الماس به هم مى‌ریزد

من کنار تو پر از دلهره و آشوبم

دلم از این همه وسواس به هم مى‌ریزد

وقت دیدار تو حساس و پر از بیتابیست

دلم از لحظه حساس به هم مى‌ریزد

بعد از آن بوسه و لمس لب تو فهمیدم

دلم از چیدن گیلاس به هم مى‌ریزد

“طاهره داوری”

نیینى باغبان چون گل بکارد

چه مایه غم خورد تا گل بر آرد

به روز و شب بود بى صبر و بى خواب

گهى پیراید او را گه دهد آب

گهى از بهر او خوابش رمیده

گهى خارش به دست اندر خلیده

به امید آن همه تیمار بیند

که تا روزى برو گل بار بیند

“فخرالدین اسعد گرگانی”

گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا

فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید

بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا دل بیقراره، بیا فصل بهاره

گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا

فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید

بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم

هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

مهتاب شبان، مهتاب شبان

آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم

هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

“سروده ایرج دهقان”

در من باغبانی است

که شکفته شدن گل نگاه تو را

هر صبحدم، به تماشا می‌نشیند

از دلتنگی ات

پناه آورده ام

به عطر گلی که

دوستش داشتی …

“محمد شیرین زاده”

پدرم می‌گوید کتاب

مادرم می‌گوید دعا

و من خوب می‌دانم

که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گل‌ها شنید

“حسین پناهی“

به قمریان عاشق حسد می‌ورزم

که دانه برمی‌چینند

و به ستاره و باران

که بر نیمرخ مهتابی‌ات بوسه می‌زنند

و به گلی که با اشاره‌ تو می‌شکفد

“علی باباچاهی”

دوست داشتن، فقط گفتن “دوستت دارم” نیست…

بگذار دوست داشتنت مثل نشانی خانه‌ای باشد

که نه از کوچه‌اش معلوم است، نه از رنگ درش

و نه از پلاکش و فقط آن را از عطر گل‌های رز باغچه‌اش می‌شناسی…

“محسن حسین‌خانی”

رز سرخی را که دیروز به دیدار من هدیه آوردی، ای دوست…

دور از رخ نازنین تو امروز پژمرد…

همه لطف و زیبایی‌اش که حسرت به روی تو می‌خورد

و هوش از سر ما به تاراج می‌برد، گرمای شب برد…

صفای تو اما، گلی پایدار است

بهشتی همیشه بهار است

گل مهر تو در دل و جان

گل بی‌خزان

گلی تا که من زنده‌ام، ماندگار است …

عکس نوشته زیبا درباره گل

گل رز گل عشق است،

جهان قرن‌هاست که آن را تحسین کرده است

و تو آن گل سرخی هستی که

در زندگی من عطر دل انگیزت را می‌پراکنی

شعرهای زیبا درباره گل

بیا با هم حرف بزنیم

مثل خورشید با گل آفتابگردان

تو بگویی و من

دورت بگردم!

شب شد

خورشید رفت

آفتابگردان عاشق

به دنبال آفتاب آسمان را جست و جو می کرد

ناگهان ستاره ای چشمک زد

آفتابگردان سرش را پایین انداخت

گل ها خیانت نمی کنند

نازنین!

زیر باران سرانگشتانت

بذر کوچک حروف

سطرهایی از گل‌های آفتابگردانند

که می‌رقصند با آفتاب نگاهت …

من عاشق شدم

پایین ساحل

جایی که آب شیرین بود

و هوا شیرین تر

یک مزرعه از گل های آفتابگردان

تو یکی از گل ها را چیدی

و لای موهایم گذاشتی

به من گفتی که زیبا هستم

و من حرفت را باور کردم …

ای آشناترین غریب!

آنگاه که روح تو در من عجین شد

در کویر وجودم

بوته‌ای رویید به نام عشق

و اکنون که دور از منی

دشتی از گل‌های نرگس در انتظار توست.

“نرگس نصیری”

شاید آن روز که سهراب نوشت:

تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.

باید اینطور نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل نرگس و یاس

تا نیاید مهدی (عج) زندگی دشوار است…

زندگی مانند گلی است که عشق برای آن عسل است

کاش می توانستیم معجزه رویش یک گل را به وضوح ببینیم

بی شک در آن لحظه تمام زندگی مان متحول می شد

گل ها زیبایی را برای جهان زمزمه می کنند،

حتی وقتی پژمرده و آویزان شده و دچار خزان می شوند.

عشق را در قلب خود نگه دارید

زندگی بدون عشق

مانند باغ بدون نور خورشید است

که گل ها در آن می میرند

صرفا زندگی کردن کافی نیست

هر کس باید آفتاب، آزادی و یک گل کوچک برای خودش داشته باشد…

حتی زیباترین گل ها هم یک روز از بین می روند

و این شیوه طبیعت است تا به ما آموزش دهد که هیچ چیز جاودانه نیست.

The earth laughs in flowers

زمین غرق در گل می خندد…

متن های احساسی درباره گل

طبیعت باعث می شود بفهمید زندگی چیست…

گل،

بی طرف ترین چیز در طبیعت نیز،

ریشه در زمین و خاک دارد…

مطلب مشابه: اشعار زیبا در وصف طبیعت / جایی که آرامش، شکوه و رازهای هستی در جریان است

متن های احساسی درباره گل

جذبه گل در تناقضات آن است:

ظاهر ظریف و حساس اما عطر قوی،

اندازه کوچک اما زیبایی بیش از اندازه،

زندگی کوتاه و تاثیر طولانی مدت …

اگر بتوانیم اعجاز در یک شاخه گل را به وضوح ببینیم کل زندگی ما تغییر می کند.

با چند گل در باغم،

نیم دو جین عکس و تعدادی کتاب،

من بدون هیچ غبطه و حسرتی زندگی خواهم کرد.

گل ها همیشه افراد را بهتر، شادتر و امیدوارتر می سازند

آن ها نور، غذا و داروی روح هستند…

زندگی مانند یک باغ گل رز است

مراقب خارهای آن باشید

و گرد و غبارهای روی آن را تمیز کنید..

گل اگر خار نداشت

دل اگر بی غم بود

اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود

زندگی

عشق

اسارت

قهر و آشتی

همه بی معنا بود

یک گل بدون آفتاب نمی تواند شکوفا شود

همان طور که انسان بدون عشق نمی تواند زندگی کند

ممکن است گل های زیادی در زندگی هر فرد وجود داشته باشد

اما فقط یک گل رز وجود دارد که واقعی است

زندگی خالی نیست

مهربانی هست

سیب هست

ایمان هست

آری تا شقایق هست زندگی باید کرد

بی تو در سینه ی من دل دیگه جایی نداره

زندگی بی گل روی تو صفایی نداره

از غم دوری تو ای گل یکدونه ی من

دردی افتاده به جونم که دوایی نداره

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا