جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش اثر رضا حیات الغیب

در سایت ادبی تک متن جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش را آماده کرده‌ایم. کتاب معجزه گر خاموش نوشتهٔ رضا حیات الغیب است و انتشارات سخنوران آن را منتشر کرده است. کتاب معجزه گر خاموش الهام‌گرفته‌شده از ده‌ها کتاب برتر دنیا (بیش از صد کتاب) و همچنین ساعت‌ها آموزش و سخنرانی بزرگ‌ترین اساتیدِ جهان است. مطالب این کتاب بسیاربسیار مهم است و باید روی صفحه به صفحه؛ بند به بند و خط‌به‌خطِ آن تأمل و اندیشه کنید.

جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش اثر رضا حیات الغیب

موضوعات کلی این کتاب

نویسنده کتاب خود ((معجزه گر خاموش)) را با ادعای بسیار جسورانه ای به مخاطب معرفی می کند. روی جلد این کتاب عنوان شده است که اگر قرار باشد در کل زندگیتان فقط یک کتاب بخوانید، باید این کتاب را انتخاب کنید!. اما دلیل چنین ادعایی را با خواندن این کتاب واقعا مانند یک معجزه گر خاموش  عمل می کند، متوجه خواهید شد.بر خلاف آن دسته از کتاب هایی که در تلاشند تا خواننده را در یک چهارچوب مشخص اسیر کنند و او را به اهداف کلی و جزیی مد نظرشان برسانند، “معجزه گر خاموش” چنین هدفی ندارد و تنها نوری جدید بر حقایق مخفی در ظلمت نادیده انگاری می تاباند. با دیدن حقایقی که درست جلوی چشمتان بوده اند اما هرگز آن ها را نمی دیده اید، زندگی شما شکل و رنگ جدیدی به خود خواهد گرفت.

جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش

شما راجع به آیندهٔ خود تصمیم نمی‌گیرید، بلکه راجع به عادت‌هایتان تصمیم می‌گیرید. این عادت‌هایتان هستند که آینده شما را می سازند. پس اگر الان موفق نیستید، عادت‌هایتان را تغییر دهید… اگر چیزی را باور نمی‌کنید… دلیل بر نبودنش نیست که… دلیلش محدودبودن فکر شماست

عجیب است انسان‌هایی که کمال را به خاطر سفر حقیر می‌شمارند، به کُندی نیز به جایی نمی‌رسند؛

اگر انتظار بهترین‌ها را داشته باشید، بدون استثنا بهترین‌ها برایتان اتفاق خواهد افتاد.

هنگامی که آرامش ذهن را به عنوان یگانه هدف خود برمی گزینیم، فقط افکار ماست که باید تغییر یابد تا آرامش را تجربه کنیم.

فقط یک چیز می‌تواند رؤیا را به ناممکن تبدیل کند: ترس از شکست.

تو آن چیزی را جذب می‌کنی که هستی!

تنهایی، طبیعتِ شماست. تنها متولد شده‌اید و تنها می‌میرید. و بدون این‌که متوجه شوید، بی‌هیچ هوشیاری ای، تنها زندگی می‌کنید. شما فرق بین تنهایی و تنهابودن را نمی‌دانید، خودتان برای خودتان کافی هستید.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب ۴۸ قانون قدرت (کتاب انگیزشی درباره موفقیت)

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب دوباره فکر کن اثر آدام گرانت (درباره تجارب زندگی)

جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش

در تربیت مجدد ذهن باید به یاد آوریم حتی برای یک لحظه خاموش‌شدن را ارج بگذاریم و آرامشی را که در آن خاموشی حضور دارد، احساس کنیم. فقط خاموش باش! به هیچ قانونی نیازی نیست. فقط بگذار درس امروز، تو را ورای تفکر دنیا ببرد و نگرشت را از دیدگان جسم رها کن، فقط خاموش باش و گوش بسپار…

فکرت را به لحظاتی متمرکز کن که به خواسته‌هایت رسیده‌ای و این قدرت به تو یاری می‌دهد تا به خواسته‌ات برسی.

هدف از زندگی، یافتنِ آن کمال و متجلّی‌کردن آن است. ‫پس بدیهی است جهان دیگر را براساس آن‌چه در این جهان می‌آموزیم، انتخاب می‌کنیم

یکنواختی؛ ترس و خشم دلیل کوتاهی عمر ماست. با بیرون‌انداختن این پندارها از ذهن، عمر طولانی و مسرت‌بخشی برای خود رقم خواهیم زد.

هر آن‌چه به ذهن راه یابد می‌تواند شکل مادی آن تجلّی یابد، چرا که اگر غیر این بود به ذهن شما راه نمی‌یافت

آیا تاکنون اندیشیده‌اید که تمام افکاری که در طول زندگی در ذهنتان پرورانده‌اید و دانش و تجربیاتی که تمام عمر در ذهن خود اندوخته‌اید، پس از مرگ به کجا منتقل می‌شوند و به چه کار شما خواهند آمد!؟

هر زمان که به جای ترس و اضطراب، احساس شادی و آسودگی می‌کنیم؛ رها هستیم.

تمام جسم شما چیزی نیست مگر اندیشه شما از خودتان؛ به همان شکلی که قادر به دیدنشان هستید. ‫زنجیرهٔ اندیشه‌تان را بشکنید؛ آنگاه زنجیرهٔ جسمتان شکسته خواهد شد.

‫هر چه بیشتر به شعوری که خالق همهٔ گیتی است اعتماد داشته باشید، اعتماد شما به خودتان هم بیشتر می‌شود. نتیجهٔ اعتماد این است که دستیابی به احساس ژرف آرامش برای شما میسر می‌گردد.

بین نیرویی که اشیاء را از جهانِ امواج به جهانِ ذرات می‌آورد و نیرویی که افکار و تصورات ذهنی شما را شکل می‌دهد، مطلقاً تفاوتی وجود ندارد.

که انسان هرگز چیزی را خلق نمی‌کند؛ وظیفه ما خلق‌کردن نیست، بلکه جذب‌کردن، آمیختن و گستردن چیزی است که پیشتر وجود داشته است.

تاریک‌ترین ساعت؛ پیش از طلوع خورشید فرا می‌رسد. مواظب باشید در تاریک‌ترین ساعتِ شب، امیدِ خود را برای دیدن طلوع خورشید از دست ندهید، چون در آن هنگام بیشتر از هر زمانی دیگر به روشنایی و گنج‌تان نزدیکتر هستید

‫ما وجود نداریم که جهان را تحت‌تأثیر خودمان قرار دهیم، ما وجود داریم که زندگیمان را به شیوه‌ای بگذرانیم که ما را شادمان سازد.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از “کتاب خودشناسی” اثر آلن دوباتن فلیسوف و نویسنده

جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش

آزادی به بیانِ دیگر، نداشتِن چیزی برای از دست‌دادن است. وقتی چیزی برای باختن نداشته باشید، مسلماً آزاد خواهید بود و وقتی وابستگی و غرور را از خود دور کنید، آزادی دارید. شما هدفی دارید، احساس سعادتمندی می‌کنید و انتظار دارید دنیا مکانی معنوی باشد و جایی که به دیگران عشق بورزید

‫اگر قرار باشد در روز و نگاه اول شما بدانید برای رسیدن به هدفتان چه کاری باید انجام دهید؛ پس هدفتان را به اندازه کافی بزرگ انتخاب نکرده‌اید، بلکه فقط شهامتِ رسیدن به چیزی را داشتید که مطمئن به دست‌یافتن آن بوده‌اید.

زمانی که منبع نهفتهٔ انرژی درونمان آزاد شود، دیگر هیچ توجهی به منافع شخصی نمی‌شود و این آزادی است. این انرژی تنها زمانی آزاد می‌شود که به انتظارات و تصورات زیادی که از خود داریم پایان دهیم. چیزی را که احساس می‌کنیم مهم است، نباید مسخره و نادیده گرفته شود. بهای آزادی بسیار سنگین است، آزادی تنها می‌تواند با رهایی از دستیابی به رؤیاهایمان و آمادگی برای از دست‌دادن همه چیز حتی رؤیاها به دست آید.

کسی که در افسانهٔ شخصی دیگران دخالت می‌کند؛ هرگز افسانه شخصی خودش را کشف نخواهد کرد.

همیشه پیش از تحقق یک رؤیا؛ روح جهان تصمیم می‌گیرد تمام آن چیزهایی که در طی راه یاد گرفتی امتحان کند. این کار را از سر بدجنسی انجام نمی‌دهد. این کار برای این است که بتوانیم در کنار رؤیایمان به درس‌های هم که در طول راه یاد گرفته‌ایم تسلط پیدا کنیم.

خداوند طبیب توست، او روح تو را درمان می‌کند ودر کنار آبهای آرام تو را هدایت می‌کند و هیچ‌گاه اجازه نخواهد داد که مفهوم زندگی‌ات را از یاد ببری، ‫به او اعتماد داشته باش.

‫و در حقیقت بازگشت به سوی خداوند است نه مقابله با او، خداوند را با تمام وجود و از روی عشق و لذت ستایش کنید، نه مانند بزدلی که راه و چیز دیگری بلد نیست.

جهان هستی باهوش، مهربان و سخاوتمند است؛ اما همیشه همان چیزی را به تو می‌دهد که به راستی به آن نیازی داری، نه آن‌چه «تو فکر می‌کنی» که نیاز داری.

جهان به ابراز نیاز و درماندگی ما پاسخ نمی‌دهد. او افراد معتمد و قدرتمندی را دوست دارد که برای شروع همکاری با او، عزت‌نفس و اطمینان کافی داشته باشند. او می‌خواهد بداند آیا شهامت داری که به‌طور کامل در سرنوشت خود سهیم شوی. تنها پس از آن است که می‌تواند تمام نیروهای خود را به کار گیرد تا در تحقق خواسته‌هایت به تو کمک کند.

آن‌چه برای تو خوب است همان چیزی است که در همان لحظه اتفاق می‌افتد.

ضمیر ناخودآگاه با تو از طریق رؤیاها، احساس درونی، ژرف‌ترین آرزوها و انگیزه‌های پنهانت، سخن می‌گوید. او خود را در قابلیت‌های تو، استعدادها و انگیزه‌های پنهانت آشکار می‌کند. تا زمانی که به او گوش نکنی، سعی می‌کند توجه تو را جلب کند، با تو نجوا می‌کند یا شاید بر سرت فریاد بزند؛ تا این‌که به او گوش کنی و او را بفهمی.

اعتقاد به ما اجازه می‌دهد تا به مسیری اعتماد کنیم که ممکن است در آن اتفاق‌های دردناک یا حتی گیج‌کننده روی دهد. ‫داشتن اعتقاد یعنی به چیزها، همان‌گونه که باید باشد، اعتماد کنی؛ حتی اگر آن‌گونه که تو دوست داری، نباشد. این را بدان که تمام جهان همان‌گونه است که باید باشد.

اگر چیزی را در سطح خودآگاه، به‌طور عمیق و با قدرت بخواهی و نیز نگرش خودآگاه تو به زندگی، مثبت باشد، اما حالت منفی ناخودآگاهت بر تمایلات مثبت تو غالب باشد، غیر ممکن است که به زندگیِ ایده‌آل خود دست یابی. بدون آگاهی از این موضوع، ممکن است علیه خودت کار کنی و شادی‌ات را خراب کنی. ‫جریان «نه» درون دربردارندهٔ جهل، ناآگاهی، نادانی و فقدان خودشناسی است. سرچشمهٔ این جریان در ترس و محدودیت است و آن‌ها را نمایان می‌کند. نقطهٔ مقابل عشق و هر چیزی است که انسان را به شادی و آرامش می‌رساند. جریان «نه» انسان را به ناآرامی، آشفتگی و تباهی می‌رساند.

برای دستیابی به خواسته‌هایت، باید تمام وابستگی‌هایی را که مانعِ رسیدن تو به خواسته‌ات شده است رها کنی. هر کسی یک رؤیا دارد؛ اگر تاکنون آن رؤیا به واقعیت نرسیده است، به این دلیل است که اعتقادات و افکار محدودکننده‌اش را بین خود و رؤیایش قرار داده‌است.

بسیاری از مردم در زندگی‌شان مسئولانه و عاقلانه شرکت نمی‌کنند. آن‌ها از خارج از زمین بازی به واقعیت می‌نگرند و امیدوارند روزی چیزی یا کسی غیر از خودشان، آن‌ها را نجات دهد. آن‌ها هنوز درک نکرده‌اند که این رفتار، پاداشی در بر ندارد. زمانی که امور زندگی خود را در دست بگیری، با ترس‌هایت مواجه شوی و واقعیت را بپذیری، نیروهای ازلی جهان، از سوی تو برای همکاری آزاد می‌شوند.

قضاوت به این معناست که شما از آن‌چه که مورد بررسی و داوری قرار داده‌اید، جدا هستید. به یاد داشته باشید که می‌شود مراقب و نگران دنیا باشید، ولی آن را محکوم نکنید؛ می‌شود که مطلقاً هیج قضاوت و تفسیری درباره‌اش نداشته و پذیرای آن باشید.

جملاتی از کتاب معجزه گر خاموش

اعتماد شما به نیروی جاذبه به طور مطلق ضروری است. ‫ارتباط آگاهانه با نیروی خلاق متعالی و بی‌پایان، موضوعی بسیار خصوصی و محرمانه است. حقیقت جویانی که این روش‌ها را به کار می‌برند و می‌آموزند، راز و رمز کارشان را حفظ می‌کنند. علاوه بر این تعریف از توانایی‌های خود و قدرت انطباق با طالع خوب را تخطی از اعتماد مقدس خودشان می‌دانند.

چنانچه شیوهٔ تفکر شما وابسته به بدبینی و امکان‌ناپذیری است، یا بدبختی‌های گذشته را دلیلی بر محرومیت از داشتن یک زندگی شادتر و مرفه‌تر در آینده عنوان می‌کنید، مصمم به ریشه‌کن‌کردن این طرز تفکر شوید. اگر خود را فردی ایرادگیر و گله‌مند از دیگران می‌دانید، به یاد بیاورید که ایرادها و آه و ناله‌های شما نشان‌دهنده افکار ضمیرتان است.

‫هر وقت که دارید خود را میان افکار یا شکوه‌گری‌ها گیر می‌اندازید، همان وقت می‌توانید مبتکر تصورات تازه‌ای شوید. آن‌گاه که متوجه شدید به نیروی تازه‌ای اتصال یافته‌اید که به شما اجازه می‌دهد هر چه را که می‌خواهید به سوی خود جذب کنید، این تجسم جدید برایتان آسان می‌گردد.

مطلب مشابه: بریده‌هایی از کتاب قورباغه ات را قورت بده! {کتاب انگیزشی و مفید برای پیشرفت شخصی}

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا