متن نوحه شب نهم محرم {شب تاسوعا، شب عشق بی‌مرز برادری}

سایت «تک‌متن» در این مطلب، مجموعه‌ای از نوحه‌ها و متن‌های سینه‌زنی ویژه شب نهم ماه محرم را گردآوری کرده است؛ شبی که به نام حضرت عباس‌بن‌علی (علیه‌السلام)، علمدار وفادار کربلا و اسوه غیرت و ایثار شناخته می‌شود. شب تاسوعا، شب عشق بی‌مرز برادری، شب دستان بریده و نگاه شرمگین علمدار به خیمه‌های بی‌آب است. در این شب، نوحه‌ها با سوزی متفاوت، دل‌ها را به یاد سقای دشت کربلا گره می‌زنند و اشک‌ها برای وفادارترین یار امام حسین (ع) جاری می‌شود. اگر به‌دنبال نوحه‌هایی جان‌سوز، پرمفهوم و تأثیرگذار برای مجالس شب تاسوعا هستید، این مجموعه می‌تواند آیینه‌ای از غم و عظمت حضرت ابوالفضل (ع) باشد.

نوحه شب نهم محرم

نوحه های غمگین شهادت حضرت عباس (ع)

سرگشته و بیمارم من میل حرم دارم
سرگشته و بیمارم من میل حرم دارم
دلداده ی سلطان و سقای علمدارم
داغم رو میون دل نهفتم
حتی یه دفعه بهت نگفتم
که خسته شدم از این جدایی
چند وقتی میشه حرم نرفتم
چند وقتی میشه حرم نرفتم
روی لبم تا دم مرگ این نواست
کرب و بلا کرب و بلا وطنم کربلا
کرب و بلا کرب و بلا وطنم کربلا
شاه کرم کی میبریم تا حرم
شاه کرم کی میبرم تا حرم
ای پادشه خوبان از تو حرم از من جان
رو سوی شما کردم
ردم نکن آقا جان
گفتم به همه هوامو داری
میمیرم اگه محل نذاری
دوست دارم بیام حرم بگیرم
آقا با تو عکس یادگاری
حال و هوایی داره ایوون طلا
کرب و بلا کرب و بلا وطنم کربلا
شاه کرم کی میبریم تا حرم
شاه کرم کی میبرم تا حرم
مجنون تو خواهم شد
هوشیار نخواهم شد
از خواب خوش مستی
بیدار نخواهم شد
واسم شده مثل خواب و رویا
که یک شب جمعه صحن سقا
با ذکر حسین غریب مادر
صحن تو بیام عزیز زهرا
نوکر تو کی میشه حاجت روا
کرب و بلا
کرب و بلا کرب و بلا وطنم کربلا
شاه کرم کی میبریم تا حرم

برادری به زمین بود و بال و پَر میزد
برادری به سرش بود و هِی به سر میزد
برادری به زمین از لبش جگر می ریخت
برادری به سرش داد از جگر میزد
چقدر چین و چروک است رویِ این صورت
کنار هلهله ها دست بر کمر میزد
دو دست در بغل و یادِ مادرش می کرد
دوباره حرف در و چوبِ شعله ور می زد
رشید بودنِ او کار دست زینب داد
گره به معجرِ طفلانِ بی خبر میزد
کشید تیر به زانو و چشمهایش ریخت
سه شعبه زخم خودش را عمیق تر میزد
کمی ز ساقه یِ هر تیر از دو سو پیداست
کسی که بغض علی داشت تا به پَر میزد
برای خاطر هشتاد و چهار خانم بود
اگر حسین نشسته به روی سر میزد
حسین جان
شب عاشورا مثل فرداشبی نگهبان خیام حسینی ابوالفضله
خدا میدونه تا صدای قدم های عباس میومد
این بچه ها آروم و راحت میخوابیدن
یه وقت دید یه سیاهی جلو میاد دست گذاشت
رو قبضه ی شمشیرش گفت
هر کی هستی خودتو معرفی کن مگه نمیدونی نگهبان خیام امشب ابوالفضله
جلو نیا خونتو میریزم دید صدای گریه میاد داداش من زینبم
اومد جلو خودشو به پای خانم انداخت خواهر
این موقع شب اینجا چکار میکنی گفت عباس اومدم
یه چیز یادآوری کنم بفرما خواهر چی میخوای بگی؟
صدا زد عباس یادته شب 21 ماه رمضان آره خواهریادمه
بابام گفت عباس من نیستم کربلا یادته: آره خواهریادمه
یادته بابام دست منوگذاشت رو دست تو صدا زد
هذا ودیعه علیک یادته؟ آره خواهریادمه گفت یادته
گفت حسین که تنها شد نکنه تنها رهاش کنی یادته؟
آره خواهریادمه چی میخوای بگی خواهر ؟
گفت امروز شنیدم مهمون داشتی از اهل قبیله ی مادرت اومدن
راسته ،چی شده خواهر شنیدم برات امان نامه آوردن
گفتن تو برادرات در امانی عباس چه میخوای بکنی؟
تا این جمله رو شنید دیدن رفت پشت خیمه
یل بی مثال میدان شجاعت مثل قاسم زانو
هاشو بغل کرده هی میگفت آبروی منو
بردن خدا نگذره ازشون دوباره دیدن زینب اومد
دست گذاشت روشونه ی عباس پاشو مرد گریه نمیکنه
عباس درسته امون نامه آوردن ولی کسی باور نکرد
یقیین داشتیم تو میمونی عباس …
وقتی ابوالفضل اومد گفت برادر میخوام برم آب بیارم
رفقا عباسی که مشک آب و میگیره به جای شمشیر
یعنی امید داره برگرده عباس با هیچکی وداع نکرد
اما فقط با یه نفر وداع کرد وقتی مشکو به دوش گرفت
بره آب بیاره ابی عبدالله میدونه عباس برنمیگرده
راوی میگه میدیدم حسین گاهی دستشو روشونه ی
عباس میذاره و نگاش میکنه دیدیم عباس که راه افتاد
حسینم چند قدم پشتش راه افتاد داره گریه میکنه
یه وقت اینجا بود دیگه عباس طاقت نیاورد برگشت
یه نگاه کرد به ابی عبدالله آقا چرا اینجوری نگام میکنی
مگه بناست برنگردم؟حسین هیچی نگفت دیدن عباس
و بغل گرفت سر به دوش هم اینقد گریه کردن
مقتل میگه تا مرز بیهوشی گریه کردن عباس دیگه میخواد

دا چه توفیقی بهم داده
از سرم هم خیلی زیاده
یه هفته قبل اربعین با رفقا میزنیم به جاده
میبینی التماس چشم این بچه ها رو
که اگه پر میکنن آقا بزم عزا رو
خدا رحمت کنه پدر و مادرا رو
منمو یه دل دیونه که از حرمت دوره
اگه منو نبری حرم تا حرم از کرمت دوره
(یا سید الشهدا ای حسین جانم) (۴)
لباس مشکی مو میپوشم
من زندگیمو میفروشم
فقط برام تو مسیری که
چای موکب و بنوشم
چمدونم رو بر میدارم و دیگه میرم
خداحافظ پدر مادر بی تاب و پیرم
الهی دستت بلند شه ضریح و میگیرم
منمو دلمو علم و حرم کربلا میخواد
میدونی چقد دوستت دارم کربلا میخوام
(یا سید الشهدا ای حسین جانم) (۴)
یه نوکر از دهات داره
اهل و عیالشو میاره
گندم و شالی شو فروخته
تا خرجی راهو دراره
یه دله ساده داره که اونم واست آورده
تا یه ذره تربت دوره قبره تو رو خورده
آرزو کرد بگن تو کربلا آخرش مرد
میگه به رفیقاش شب اول قبرم بمونن
روضه خونا همه بیان و براش روضه بخونن
(یا سید الشهدا ای حسین جانم) (۴)

مطالب مشابه: عکس نوشته ی شهادت حضرت ابوالفضل (ع) {عکس‌هایی معنوی و حماسی برای استوری}

نوحه شب نهم محرم

اشعار سوزناک شب تاسوعا

زدم سر بر صحرا میگردم رو خاکا
تنت میشه پیدا ای به قربونت
چشام تو چشماته علم تو دستاته
هنوزم همراته ای به قربونت
ای به قربونت هنوزم تو یل لشکرمی ای جانم
پناه همه اهل حرمی ای جانم
ای به قربونت تقلا میکنی پاشی زجا ای جانم
چرا بستی چشاتو از حیا ای جانم
علم برپاست هنوز بالاست
پاشو داداش حسین تنهاست
(گره خورده به کارم علمدار ندارم)2
سرت رو زانومه تو باشی معلومه
سکینه آرومه ای به قربونت
نخور غصه اصلا تورو خوب میشناسم
داداشم اون با من ای به قربونت
ای به قربونت اگه فکر رباب و اصغری اون با من
نشد مشکو به خیمه ببری اون با من
ای به قربونت اگه دیدی علم خورده زمین اون با من
نخور غصه یل ام البنین اون با من
قدم خم شد چی سهمم شد
تنت داداش چه درهم شد
(گره خورده به کارم علمدار ندارم)2
میسوزی تو آفتاب شدی خیلی بی تاب
کنار نهر آب ای به قربونت
اگر لشکر دارن تماشا میکنن
داداش اون بامن ای به قربونت
ای به قربونت نباش دل نگرون دخترم اون با من
تو راضی شد تنت رو ببرم اون با تو
ای به قربونت با اینکه بردنت دردسره اون با من
پاشو که آبروم در خطره اون با تو
فدا چشم پر از اشکت دلم پارست مثل مشکت
(گره خورده به کارم علمدار ندارم)2

ای ذکر رایج والا مدارج
هرکی مریض داره بگه باب الحوائج
یا باب الحوائج
رو قله ی دل علمت ابوالفضل
منو ببر به حرمت ابوالفضل
کلید حل مشکلات ابوالفضل
همون دو دست قلمت ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل) (۲)
ای سفره ی بزم پر برکت و فضل
ای ساقی لب تشنگان جانم ابوالفضل
ای جانم ابوالفضل
صاحب روز تاسوعا ابوالفضل
ذکر لب علم کشا ابوالفضل
آب میاره ساقی برات ابوالفضل
اگه بگی واعطشا ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل) (۲)
مولانا عباس کارم با عباس
ناله ی اهل حرم جیب الماء عباس
لسکینه یا عباس
میگم عموم پهلوونه ابوالفضل
به خیمه آب می رسونه ابوالفضل
مشک و بگیر و زود بیا ابوالفضل
رباب دیگه نمی تونه ابوالفضل
(ای شه مشکل گشا یا ابوالفضل
بی دست کربلا یا ابوالفضل) (۲)

سرتو اشقیا می برن
چقدر بی حیا می برن
بمیرم از قفا میبرن
پیش چشم زهرا می برن
شکسته شد سبوی ارباب
وقتی نشسته روی ارباب
تو پنجه هاشه موی ارباب
خنجره و گلوی ارباب
(دریای خون گودال
حسین کشونه گودال
افتاده روی زانو
مادر میون گودال) (۲)
(حسین حسین واویلا) (۲)
تیغ و نیزه ها بوش میکردن
با لگد زیر و روش میکردن
حرف می زد ولی نامردا
نیزه توی گلوش می کردن
رفته دیگه توون ارباب
همدم خاک و خونه ارباب
میاد به زیر نعل اسبا
صدای استخوون ارباب
غروب عمر زینب
غروب کربلا بود
جلوی چشای خیسش
سری به نیزه ها بود
دریای خون گودال
حسین کشونه گودال
افتاده روی زانو
مادر میون گودال
سالار زینب سالازینب
بازم فلک داره سر آزار زینب
دم غروب کربلا سر تو شد به نیزه ها
سری که قاتل ات برید جلو چشم من از قفا
اسبا دویدن اسبا دویدن
کم کم تنت رو تا همه صحرا کشیدن
سالار زینب سالازینب
بازم فلک داره سر آزار زینب
تنگه غروبه تنگه غروبه
یک خواهری بالای تل سینه می کوبه
(نوحو علی المحروم من ماء الفرات) (۳)
حسین…

مطالب مشابه: متن در مورد حضرت ابوالفضل عباس (ع) و 20 شعر سوزناک غمگین

نوحه شب نهم محرم

اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان
اللهم العن الجبت و طاغوت
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفَ الْمَلاَّئِکةِ
السلام علی المهدی وعلی آبائه
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفیکُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
می شود هر روز اشکم در عزایت بیشتر
سوختم از روضه ات، از های هایت بیشتر
می روم دنبـالت امّا از حـرم های شما
می رود تـا کربـلایـت، ردِّ پایت بیشتر
(یابن الحسن)
از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است
می دهم سر را ولی، دل را برایت بیشتر
دستگاهِ لاف بسیار است امّـا مَـرد کـو
غیـرتم من را نگه دارد، به پایـت بیشتر
تا که می اُفتی به یادِ مشک و دست و علقمه
باز می گیرد دلت، امّا صدایت بیشتر
(یابن الحسن)
تا که می آید رَجزهای عمویت بر لبم
می شود سهمِ من از، دستِ دعایت بیشتر
تو هم از ایل و تبارت خوش قد و بالاتری
رفته آری بر عمویت، شانه هایت بیشتر
شام هایِ قبل، شاید، حتماً امشب می رسی
می رسد از هر شبی، عِطرِ عبایت بیشتر
(یابن الحسن)
آنکه از جمعِ امامان دو برادر دارد
دلبری از همه‌یِ ما دو برابر دارد
طرفی اُم‌ِبنین و طرفی فاطمه است
کیست در بینِ عشیره که دو مادر دارد
لشکری زهره ندارد که نگاهش بکند
خاصه وقتی که کنارش علی اکبر دارد
چقدر بر رویِ پیشانیِ او می اید
دستمالی که به سر حضرت حیدر دارد
ایستاده به سرِ کعبه بخواند خطبه
تا بدانند که این طایفه منبر دارد
هر امامی که تو را دید دو دستت بوسید
آخه بوسه بر بازویِ تو لذّتِ دیگر دارد
حق بده اینهمه اسفند برایت می سوخت
قد و بالایِ تو در سایه دو دختر دارد

مطالب مشابه: عکس یا حسین برای پروفایل محرم (50 عکس جدید اسم حسین)

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا