متن نوحه شام غریبان امام حسین (ع)/ شب بیچراغ خیمهها، شب صدای نالههای کودکان
سایت «تکمتن» در این مطلب، مجموعهای از نوحهها و متنهای سینهزنی جانسوز ویژه شام غریبان امام حسین (علیهالسلام) را گردآوری کرده است؛ شبی که نهفقط تاریکترین شب کربلا، بلکه غمانگیزترین لحظه تاریخ عاشورا است. شام غریبان، شب بیچراغ خیمهها، شب صدای نالههای کودکان، شب دلشکستگی زینب کبری (س) و شب داغ بیپایان برای اهل حرم است. نوحههای این شب، واژههاییاند از عمق اندوه، عطش، داغ، غربت و سوختن بیپناهترین دلها در دل تاریکی. اگر به دنبال مرثیههایی سوزناک، احساسی و پرمفهوم برای شام غریبان حسینی هستید، این مجموعه میتواند همراه اشک و اندوه دلتان در سوگ سیدالشهدا و خاندانش باشد.

متن مداحی های شام غریبان
میزنـد بـه ســر خواهر حسین
گشتـه نوحــهگر خواهر حسین
بـام دیـدهاش پـر ستــاره شد
دشت سینهاش پاره پاره شد
لطمه زن بـه رخ، در نظاره شد
خم شدش کمر خواهر حسین
غـرق بحر خون، شاه عاشقان
منـخسف شـو ای ماه آسمان
تــا کـه گـم شـود راه سـاربان
میکند نظـر خواهر حسین
دشــت کربــلا بــاغ لاله شد
لالهگون عذار سه ساله شد
نـای سینـهاش پر ز نـاله شد
گشته خون جگر خواهر حسین
هـدیـۀ خصمــان تـــازیـانه بود
جای نیزه بر کتف و شانه بود
بــر لـب فلـک، ایـن تـرانـه بود
شد شکسته پر خواهر حسین
میزنـد بـه ســر خواهر حسین
گشتـه نوحــهگر خواهر حسین
بسوز ای دل، بسوز ای دل، شب شام غریبان است
به صحرا بی کفن امشب تن پاک شهیدان است
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، بسوز ای دل، که زهرا، مو پریشان است
دلش دریای خون است و گلش نقش بیابان است
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، بسوز ای دل، زمین از خون گلستان است
شب است اما، تنور مطبخ خولی، چراغان است
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، بسوز ای دل، به یاد غنچه پرپر
بسوز ای دل، که خوابش برده در صحرا علی اصغر
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، که پرپر لاله های باغ یاس است
فرات و علقمه رنگین ز خون سرخ عباس است
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، بسوز ای دل، ز آه آتشین امشب
که قرآن پاره لیلا، شده نقش زمین امشب
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
بسوز ای دل، بسوز ای دل،که می سوزد رباب امشب
دل دریا، به یاد اشک اصغر، شد کباب امشب
ای دل بسوز امشب وای از دل زینب
حاج غلامرضا سازگار
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی خوشا از سر سرودن
خوشا نی نامه ای دیگر سرودن
نوای نی نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بی نوایی است
هوای ناله هایش، نینوایی است
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گُل، بیماری سنگ
قلم،تصویر جانکاهی است از نی
علم،تمثیل کوتاهی است از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سر او را به خط نی رقم زد
دل نی ناله ها دارد از آن روز
از آن روز است نی را ناله پرسوز
چه رفت آن روز در اندیشه نی
که اینسان شد پریشان بیشه نی؟
سری سر مست شور و بی قراری
چو مجنون در هوای نی سواری
پر از عشق نیستان سینه او
غم غربت،غم دیرینه او
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشنایی است
به هم اعضای او وصل از جدایی است
سرش برنی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردید، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری برنیزه ای منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر،باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی ، نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پرده ای دیگر بخواند
نیستان را به آتش می کشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بی سرو سامانی عشق
به روی نیزه سرگردانی عشق
ز دست عشق در عالم هیاهوست
تمام فتنه ها زیر سر اوست
در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت / اربابم حسین جان، می میرم برایت (۲)
ای نام و نشان من، جان من جان من / می گیرم سراغت، می گریم ز داغت
خونت جوهر هستی، شورت در سر هستی / آه ای راز عطشان، جانم را بسوزان
در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت / اربابم حسین جان، می میرم برایت
مصباح الهدایی تو، محبوب خدایی تو / روشن از تو راهم، محتاج نگاهم
ای عشق نخستینم، معیار دل و دینم / جانم را رها کن، نذر کربلا کن
در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت / اربابم حسین جان، می میرم برایت
ای خاکت بهشت من، زیبا سرنوشت من / ای حصن حصینم، باقی از تو دینم
نامت محیی الاموات، مهرت قاضی الحاجات / جان عالمی تو، اسم اعظمی تو
در دل مانده رویایت، بر لب نام زیبایت / اربابم حسین جان، می میرم برایت
من هستم گدای تو، اهل کربلای تو / اربابم حسین جان، می میرم برایت
دست و در راه تو نشناسم من / پیرو مکتب عباسم من
یک گل کنار علقمه فتاده / دستش شده ز تن جدا ابالفضل
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا / بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده / تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
خون تو بر ریگ بیابان از چه سرت مانده جدا از پیکر تو
افتاده ای بر خاک داغ و قامت کمان آمد کنارت مادر تو
می میرم از درد جدایی: ای گل من ای گل من
هر برگ تو افتاده جایی: ای گل من ای گل من
پیراهن سرخ شهادت بر قامتت اندازه شد با نیزه و تیر
ای کاش می مرد نمی دید خواهر سرت را زیر سنگینی شمشیر
زینب رود دیگر اسارت: ای عزیزم ای عزیزم
مادر نشسته در کنارت: ای عزیزم ای عزیزم
افتاده ای زخمی به صحرا حالا جواب کودکانت را چه گویم
می پرسد از من دختر تو عمه کجا افتاده بابا و عمویم
رویم شده نیلی چو مادر: کن نگاهی کن نگاهی
بی پیرهن دنیا ندیده: چون تو شاهی چون تو شاهی
مطالب مشابه: اشعار شام غریبان حسینی [ 40 شعر سوزناک و گریه دار شام غریبان زینب ]

نوحه های سوزناک شام غریبان
مــا شام غریبان داریم مـا دیده گـریان داریم
هم داغ حسین مظلوم هم داغ شهیدان داریم
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
ای شام غریبان امشب کن گریه برای زینب
زخم شهـدا را شستند با اشک عزای زینب
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
ای کرب و بلا کو عباس ای کرب و بلا کو اکبر
گهـواره بـه غارت رفته جـان داده علی اصغر
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
ای خون خدا امشب کن از مادر خود استقبال
گـاهی بـه تنـور خـولی گاهی بـه کنار گودال
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
این پیکر غرقه در خون قـرآن رســول الله است
هم میــوه قلـب زهرا هم جان رسول الله است
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
طفلی بـه کنـار گودال طفلی شده گم در صحرا
این زمزمه اش یازینب این نـاله زنـد یـا زهـرا
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
رخسار محمد گشته از خـون حسینش گلگون
از حنـجــر ثــارالله در کرب و بلا جوشد خون
پرپر شد گل های باغ امامت
یا زهرا یا زهرا سرت سلامت
دل زینـب کبـری، یــمِ خـون شـده یا رب
به اطفال جگرخون، تسلی دهد امشب
ز کف رفته توانش ببین قد کمانش (۲)
غریبان همه جمعند در این شام غریبان
چنـان گیسوی زینب، دل جملـه پریشان
همـه همـدم آهند که بییار و پناهند (۲)
سر طفل یتیمی فتاده به روی خاک
پر از اشک غریبی شده دامن افلاک
چو نی گشته نواگر ز هجران برادر (۲)
دو دردانه ز زینب خدا گم شده امشب
نشانی ز که جویم که جان آمده بر لب
کجا؟ رو به که آرم؟ دگر چاره ندارم (۲)
اگـــر کـــوه صبــورم دگــــر حـوصلـــهام نیـست
کِشم هرچه ز یار است ز دشمن گلهام نیست
خدایـا بـه که گویم؟ که بشکسته سبویم؟ (۲)
چـرا زینـب دلخـون سـوی قتلگه آید؟
کند مویه چه دیده چرا نوحه سراید؟
که یا رب شده پرپر دوگلهای برادر (۲)
چـــرا دسـت تــأسف زنـد بـر سـر زانـو؟
چه دیده که پریشان کند سنبل گیسو؟
دو خنجر به دو پهلو دو نیزه به دو بازو (۲)
ام هجران شاهی غریب است
قتلگاهش پر از بوی سیب است
پیکرش عریان به روی خاک صحرا
می زند صیحه کنان بر سینه زهرا
ای وای… تَر شده از خون پاکش دشت و هامون
ای وای… گشته جسمش زیر تیغ و نیزه مدفون
ای وای… ماه زینب خفته در خون
یاحسین مظلوم ثارالله
آسمان روی خاک زمین است!
وای من ساربان در کمین است
هستی اش را داده در راه نگارش…
ساربان هم دستِ پُر رفت از کنارش!
ای وای… تازیانه بود و جسم دختر او
ای وای… یک بیابان غصه بود و خواهر او
ای وای… مونس نی شد سر او
یاحسین مظلوم ثارالله
طعمه آتش، خانمان یکسو
مادران یکسو، کودکان یکسو
چه کنم من و گلشن بی گل
ز غمِ گلُ و غنچه و بلبل
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (۲)
پیکر بیمار، بی رمق مانده
از کتاب ما، یک ورق مانده
چه کنم من و گلشن بی گل
ز غم گل و غنچه و بلبل
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (۲)
کس نمی نوشد، می ز پیمانه
خفته در مقتل، پیر میخانه
نه خُمی و نه میکده باقی
نه سَبو و نه مست و نه ساقی
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (۲)
عصمت اللهم، دانَدی عالم
مانده ام تنها، بین نامحرم
نه خُمی و نه میکده باقی
نه سبو و نه مست و نه ساقی
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (۲)
هر چه در خیمه، بوده غارت شد
از عدو بر ما، بس جسارت شد
نه خُمی و نه میکده باقی
نه سَبو و نه مست و نه ساقی
خدا خدا خدا خدا حسینم رفت (۲)
حاج علی انسانی
مطالب مشابه: متن در مورد حضرت ابوالفضل عباس (ع) و 20 شعر سوزناک غمگین