متن در مورد خیابان های شهر { 60 کپشن و جملات استوری احساسی خیابان }

در این مطلب سایت تک متن مجموعه متن در مورد خیابان های شهر را قرار داده ایم. در ادامه گلچین کپشن و جملات استوری احساسی در مورد خیابان، عشق و تنهایی قدم زدن را بخوانید.

جملات زیبا درباره خیابان ها

متن در مورد خیابان های شهر { 60 کپشن و جملات استوری احساسی خیابان }

در خانه
مانده ایم
باران
می شویم
خیابانی را
که از پشت ِ پنجره
نگاهمان می کند.


بوسه زیباترین اتفاق خیابان است
به‌جای درد، به‌جای دود
به جای دود کردن درد، درد کردن دود
هم را می‌بوسیم …


در کوچه پس کوچه های معرفت
خیابانی ساخته ام از مهربانی
تا در تردد دل مردگی
مهر ببارد بر آسمان آدم ها …
صدای چکاوک زندگی
طنین خوش امید است
تا آویزه گوش های پر از طعنه باشد
که انتهای خیابان مهر
خدا ایستاده است…


من از تمام آسمان یک باران را
می خواهم
از تمام زمین یک خیابان را
و از تمام تو
یک دست که قفل شود در دست من


مطلب مشابه: متن کوتاه عاشقانه لاکچری برای عشق و همسر { 40 متن خفن و لاکچری رمانتیک }

شست باران
همه کوچه خیابان ها را
پس چرا مانده غمت
بر دل بارانی من…


راه برگشتن به سویم را کجا گم کرده ای
من برای ردپاهایت خیابانم هنوز…


دلتنگی
خیابان شلوغی است
که تو در میانه اش ایستاده باشی
ببینی می آیند
ببینی می روند
و تو همچنان ایستاده باشی


به جز تو با کسی قسمت نخواهم کرد
خیابان گردی پاییزی ام را


متن جالب در مورد خیابان های شهر

تو رفتی و من پشتِ سرت آمدم .
تمامِ خیابان ها را پا به پایت دویدم ،
کوچه هایِ بن بست را با تو ایستادم ،
مقصد هایِ تو را دیدم و مصمم شدم ؛
که چه خوب شد که از جهانِ من رفتی !!!
منی که با دیگران فرق دارم
منی که بی بهانه دست نمی کشم
منی که برایِ پایان هم ، ادامه می دهم !
منی که برای رفتن هم ، می مانم !


شهر همان شهر است
خیابان همان خیابان
کافه همین میز است
میز همین صندلی
که تو روی آن نشسته ای
اما دیگر
نه من آن مرد سابقم
نه تو آن فکری
که هر شب کلافه ام می کند …


متن در مورد خیابان های شهر { 60 کپشن و جملات استوری احساسی خیابان }

در خیابان های شب
دیگر جایی برای قدم هایم نمانده است
زیرا که چشمانت
گستره ی شب را ربوده است.


از خیابان که می گذرم
یاد تو با من است
چشم ام به چراغ راهنما
راه که می روم با منی
کندتر از من قدم برمی داری
زودتر از من
به خانه می رسی.


سر بر آوردم و با ماه رخت حرف زدم
آسمان خم شد و انداخت به ابروی تو چین
آنچه نم زد به خیابان تو باران که نبود
اشک دلتنگی من بود که بارید زمین


دیدمش
در خیابان شلوغی با رقیب!
سعی کردم در تلاطم ها خودم را گم کنم!

مطلب مشابه: جملات هوای بارانی قشنگ؛ 90 متن کوتاه عاشقانه باران


ای کاش
خیابانی را
برای روز مبادا
نگه داشته بودم
چه می دانستم
تو میروی
و من می مانم
با شهری پر از
خیابان های لبریز خاطره


کپشن در مورد خیابان

مرا دوست بدار
به سانِ گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر؛
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
بعد باز هم مرا نگاه کن…


تنهایی
خیابانی است
که با تو
از آن عبور می کنم
اما
در میان راه
دستم را رها می کنی
و من می مانم وُ
بوق ممتدی
که گوش زندگی ام را
کر می کند…


شبیه عابری خسته که مانده در خیابان ها
بدون تو پریشانم بیا ای راحت جانم…


تو را خواستن
به قدم زدن
در خیابان مه آلودی می ماند
گر چه انتهایش را نمی بینم
اما
دوستش دارم…


تــو
به افتادن من
در خـیابان خنــدیدی و
من همه حــواسم
به چشمان مردم شهــر بود
که عاشق خنده ات نشوند…


خیابان‌ های زیادی مانده که باهم قدم نزدیم
کافه‌ های زیادی هست
که قرارگاهمان نشده
و جاهای زیادی هست
که نرفته‌ ایم
جهان بی تو جای خوبی برای ماندن نیست!


مطلب مشابه: سخنان عاشقانه ناب؛ 100 نقل قول قشنگ و دلنشین در مورد عشق از بزرگان

متن استوری در مورد خیابان ها

من و تو
کاشف تمام خیابان ها و
کوچه های خلوت و دنج
این شهریم،
فقط به بهای یک بوسه!
هنوز هم می توان
دنیا های جدیدی را کشف کرد!


عــکـسـها را می‌توانم پــــاره کنم
شـــعــرها را می‌توانم دور بریــزم
چه کنم
با خـیابــانهایی که در آن قــــدم زده‌ایــم؟


دلتنگی آدم را به خیابان می کشد
دلتنگم
و مردم نمی فهمند
قدم زدن -گاهی–
از گریه کردن غم انگیز تر است!


آرزو کـنیم حالِ همه خـوب باشد
خیابان ، پر باشد از عابرانِ سر خـوشی که نه غصه ای برایِ خـوردن دارند ، نه مشکلی برایِ حل نشدن ، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن !
عابـرانی که سرخـوش و آســوده از کــنارِ هم عبور می کنند
مردانــی که ناچـار نیستـند تا دیر وقــت کار کنند ،
زنانی که در سکــوتشان اشک نمی ریزند ،
و کــودکانی که از ته دلشان می خندند …
آرزو کنیم حــالِ همه خوب باشد
به خوبیِ عــطرِ یاس کوچه باغ های قدیمی
به خوبیِ دو روز مــانده به عید زمانِ کودکی
و به خوبیِ همان روزی که آرامش و عشق ؛
به خیابان های این شهر ، برگردد …


خیابانی
خالی از رهگذرم
نیست نشانی از من
شاید آن سایه ی دور


ﻓـﮑﺮ ﮐﻦ ﻣـﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺟـﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻨــﻈﺮﻩ ﻭ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﯾـــﻮﺍﻧﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﺮﻭﯾﻢ
ﺍﺧــﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺳــﺖ ﺧــﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ


جا برای
من گنجشک زیاد است
ولی…
به درختان خیابان تو
عادت دارم…!


چه فرقی دارد ،
پُشت میله ها باشی ؛
یا در خیابانهای شهر در حال قدم زدن ،
وقتی که آرزوهایت ،
در حبس باشند!!…

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا