متن درباره قضاوت / جملات عمیق درباره قضاوت کردن و قضاوت شدن
متن درباره قضاوت را در تک متن میخوانید. متنهایی در مورد قضاوت وجود دارد که بر اساس تفاوتها، قضاوت را نامطلوب میدانند و بر این نکته تأکید میکنند که هیچکس حق قضاوت دیگران را ندارد زیرا از دلایل انتخابهای آنها بیخبرند. این متون بر لزوم درک متقابل و پرهیز از قضاوتهای بیجا تأکید کرده و قضاوت را «جهنمی» میدانند که افراد در آن گرفتار میشوند، زیرا به قضاوت دیگران وابسته میشوند.

جملات خاص درباره قضاوت
هیچ کس اونقدر بی گناه نیست
که بتونه زندگی دیگران رو قضاوت کنه
پس سکوت لطفا…
وقتی دیگران را قضاوت میکنی
آن ها را نه، بلکه خودت را تعریف میکنی…!
قضاوت و پیش داوری درباره
یک شخص،
مشخص نمی کند
او کیست؛
مشخص می کند
شما کیستید….!
I don’t care how they judge me, Because The judge is only God, and enough
مهم نیست اونا منو چطور قضاوت می کنند، چون قاضی فقط خداست و همین…
فکر کردن سخته واسه همین اکثر مردم قضاوت میکنن
Understand people before you confront them
Understand the situation before you judge them
قبل از اینکه باهاشون روبرو بشی، درکشون کن
قبل از اینکه قضاوتشون کنی، شرایطشون رو درک کن…
هر وقت خودت عالی بودی
اون موقع قضاوتم کن…
و خداوند تنها قاضی است…
وقتی دیگران را قضاوت میکنی
آن ها را نه
بلکه خودت را تعریف میکنی
انسان کسانی را که دوست دارد
قضاوت نمی کند،
بلکه سعی در درک آن ها دارد..
محاکمه کردن خود
از محاکمه کردن دیگران
خیلی سخت تر است
اگر توانستی قضاوت درستی در مورد خودت بکنی
معلوم می شود یک فرزانه ی تمام عیاری
در قضاوت همه حق را به تو دادند
ولی
نکته آن جاست که من راز نگهدارترم
بپرهیزیم از اینکه درباره مردم
تنها بر مبانای لحظه ای از زندگیشان داوری کنیم
هر جاشو نفهمیدی
بگو واست توضیح بدم
ولی
از قول خودت منو قضاوت نکن
موقعیتی که هرگز
در اون نبودی رو قضاوت نکن
آدم ها به هر حال
شما را قضاوت خواهند کرد
زندگیتان را صرف
تحت تاثیر قرار دادن دیگران
نکنید
برای خودتان زندگی کنید
می دانم اگر
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم
دنیا تمام تلاشش را می کند تا
مرا در شرایط او قرار دهد تا
به من ثابت کند
در تاریکی
همه ی ما شبیه یکدیگریم
انسان ها برای این که خود
قضاوت نشوند
در قضاوت دیگران عجله می کنند
مطلب مشابه: متن در مورد اهمیت ندادن به دیگران { ۴۰ متن و شعر خاص }

با دیوار اتاقت درد و دل کن
لااقل نه قضاوت میکنه
نه اسکرین شات میگیره
نه فوروارد میکنه 🙂
My mistakes are mine! You can’t judge me
اشتباهات من، اشتباهات منن تو نمیتونی منو قضاوت کنی
یک احساساتی هست
یک چیزهایی هست که نمی شود به دیگری فهماند
نمی شود گفت
آدم را مسخره می کنند
هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت می کند
زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است
اگر نمی خواهی در حق تو داوری شود
درباره دیگران قضاوت نکن
قضاوت و پیش داوری درباره
یک شخص
مشخص نمی کند
او کیست
مشخص می کند
شما کیستید
عجب مردمی داریم
نه دردت را می فهمند و نه حرفت را
با این حال باب دلشان در موردت قضاوت می کنند
هر قدیسی گذشته ای دارد و هر گناهکاری آینده ای
شاید آن قدیس روزی گناهکار و آن گناهکار روزی قدیس باشد
پس ندانسته
هیچ یک را قضاوت مکن
خدایا به آدم هایت بیاموز
تو خدایی
نه آن ها
و هیچ کس حق قضاوت دیگران را ندارد
دست از خدایی کردنشان بردارند
عکس نوشته درباره قضاوت کردن
یه جوری درباره آدم ها قضاوت کنید
که اگه یه روزی خلافش بهتون ثابت شد
شرمنده خودتون نشید
چقدر درد آور است می خواهی خوب باشی
که می خواهی با همه مهربان باشی
اما بد فهمیده شوی و بد قضاوت شود
اما با تمام این قضاوت ها مهم نیست
من برای خودم زندگی میکنم
برای شاد بودن کافیست …
کمتر فکر کنید، بیشتر احساس کنید
کمتر اخم کنید، بیشتر لبخند بزنید
کمتر قضاوت کنید، بیشتر بپذیرید
کمتر گلایه کنید
بیشتر سپاسگزار باشید!
پروردگارا…
قاضی تویی
کمک کن هیچوقت
قضاوت نکنیم..
دلی که میشکنیم ارزان نیست..
پیش از آن که
درباره راه رفتن کسی اظهار نظر کنی،
چند دقیقه با کفشهای او راه برو!
Let’s practice to understand
each other not judging
بیایید تمرین کنیم
همدیگه رو درک کنیم نه قضاوت…
هر قدیسی گذشتهای دارد
و هر گناهکاری آیندهای
شاید آن قدیس روزی گناهکار
و آن گناهکار روزی قدیس باشد
پس ندانسته،
هیچ یک را قضاوت مکن …
با نگاه کردن به زندگی کسی،
او را قضاوت نکنید،
ما دلایل انتخابهای او را نمیدانیم.
عیب رندان مکن ای زاهده پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
Don’t judge someone based on their appearance
Looks can be deceiving
بر اساس ظاهر کسی رو قضاوت نکن،
چرا که میتواند فریبنده باشد.
انسانها را از روی عکسهایشان
قضاوت نکنید
هیچ انسانی از
دلتنگی هایش عکس نمیگیرد
کسی را قضاوت نکنید،
فقط برای اینکه گناهانش
با گناههای شما فرق دارد…
وظیفه ما نیست که خطای دیگران را جستجو کنیم و دیگران را قضاوت کنیم.
تمام نیروی خویش را باید برای قضاوت در کار خودمان صرف کنیم
و سعی کنیم تمامی خصوصیات و صفات بدمان را تغییر دهیم
چقدر دردآور است میخواهی خوب باشی
که میخواهی با همه مهربان باشی
اما بد فهمیده شوی و بد قضاوت شود
اما با تمام این قضاوتها مهم نیست
من برای خودم زندگی میکنم

بچه که بودیم
قضاوت نمیکردیم
و همه یکسان بودیم
بزرگ که شدیم
قضاوتهای درست و غلط
باعث شد که اندازه
دوست داشتنمون تغییر کنه…
کاش هنوز همه رو
به اندازه بچگی دوست داشتیم
شعر درباره قضاوت
در آرامش ریشه بگیرید
بدون قضاوت دیگران آبیاری شوید
با وقار اشباع شوید
با شادی گل دهید
و اجازه دهید دنیا
با رایحه خوشتان شاد شود
محاکمه کردن “خود”
از محاکمه کردن “دیگران”
خیلی سختتر است
اگر توانستی قضاوت درستی در مورد خودت بکنی
معلوم میشود یک فرزانهی تمام عیاری
جهنم یعنی
وابستگی به قضاوت دیگران
افراد بسیار زیادی
در جهان هستند که
در جهنم به سر میبرند
زیرا سخت وابسته به
داوری دیگرانند…
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سر حق بر ورق شعبه ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم
«حافظ»
خام و ناپخته قضاوت میکنیم!
تحقیق بر دار، گرفتار آمده
در سیخ شک
با آتش حکم ناحق
بیگنه را کبابش میکنیم!
با خبر نیست
بیچاره مظنون
از دادگاه پنهانی
که در محضر میکنیم!
غیبت و تهمت نقل مجلس ها شده
برادر را زنده زنده
نشخوار می کنیم!
جهنم را خود برای خود مهیا کردهایم…
«محمد کوهیان»
گذارت از آستانهی ناگزیر
فرو چکیدن قطره قطرانی است در نامتناهی ظلمات:
«ــ دریغا
ایکاش ایکاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
درکار درکار درکار
میبود!» ــ
شاید اگرت توانِ شنفتن بود
پژواکِ آوازِ فروچکیدنِ خود را در تالارِ خاموشِ کهکشانهای بیخورشیدــ
چون هُرَّستِ آوارِ دریغ
میشنیدی:
«ــ کاشکی کاشکی
داوری داوری داوری
درکار درکار درکار درکار…»
اما داوری آن سوی در نشسته است، بیردای شومِ قاضیان.
ذاتش درایت و انصاف
هیأتش زمان ــ
و خاطرهات تا جاودانِ جاویدان در گذرگاهِ ادوار داوری خواهد شد.
چه کاری من به کار دیگری دارم
فقـط در خلـوت ِ خـود گفتــگـو کردم
و در خود من خودم را جستجو کردم
ندیـدم در کســی عیبــی؛ اگـر دیـدم
بـه او گفتــم و حفـظ ِ آبــــرو کردم
چه کاری من به کارِ دیگری دارم؟!
که عیب ِ هر کسی را من رفو کردم
دخالـت در امـور ِ دیگـری هـرگـز
و هـر حرفــی زدم حتــا اتـو کردم
قضاوت نیز چون غیبـت خطا باشد
که تنها خویشتن را زیر و رو کردم
از این بابت همیشه حال خوش دارم
و دستـم را بـرای هـر کـه رو کردم
به هر چیزی که رغبت داشتم آن را
بـرای ِ دیگــری هـم آرزو کردم
حصولِ هرچه آسان است با این شرط
بـه ایـن اندیشـه من همـواره خـو کردم
گاه یادِ همان چند ستارهی دور که میافتم
دور از چشمِ تاریکی
میآیم نزدیکِ شما
کمی دلم آرام بگیرد
خیالم آسوده شود
جای بعضی زخمها را فراموش کنم
اما هنوز نگفته: ها!
باد میآید.
با این حال تو خودت قضاوت کن
من هنوز هم
بدترین آدمها را دوست میدارم.
مطلب مشابه: عکس نوشته های زیبا و جدید به همراه متن های قشنگ

قضاوت را گذارم در قیامت
خدایم داند و بازم خدایم
در ان لحظه که تو دادی عذابم
شکایت کردم از تو از خدایم
مرا عمری به دنبالت کشاندی
سرانجامم به نابودی نشاندی
شکستی این دل و
بر من گذشتی
تو رفتی قلبت و
بر من تو بستی
بگو رسم زمانه با من این بود؟
یا که سهمم از دنیا چنین بود
چه شبها را که من حسرت کشیدم
در این عشقم چه منتها کشیدم
دلم کوه غم و دریای اندوه
نگاهم خسته و تاریک و بی نور
نمیدانم چه شد عهدت شکستی
رخت را با دلم بیگانه جستی
نمیخواهم بدانم از سرانجام
دلت جایی دگر کرده پرواز
خیانت تا ابد مخفی نماند
قضاوت میکند اینک خدایم
خدایم داند و بازم خدایم
تو را اینک به این دنیا سپارم
به این دنیای بی فردا سپارم ….



