متن درباره زمستان / شعر، جملات زیبا و عکس نوشته زمستانی
در سایت ادبی تک متن چندین شعر و متن درباره زمستان را برای شما دوستان قرار دادهایم. زمستان اغلب به عنوان نمادی از سرما، مرگ، و انزوا استفاده میشود. در ادبیات غربی مانند شعرهای شکسپیر یا نمایشنامههای چخوف، زمستان میتواند سمبل پایان زندگی یا دورهای از سختیها باشد. از طرف دیگر، زمستان میتواند نمادی از بازسازی و تولد دوباره باشد، چرا که بعد از زمستان، بهار فرا میرسد. این نماد در آثاری مانند “آنی هال” از وودی آلن یا داستانهای فولکلوریک روسیه به چشم میخورد.

جملات زیبای زمستانی
خدا را شکر به خاطر اولین برف زمستانی، این برف یک یادآور است. اهمیتی ندارد چند ساله شده باشی و چقدر برف دیده باشی، همه چیز میتواند جدید و نو باشد اگر بخواهی که باور کنی آن ها هنوز اهمیت دارند.
زمستان نیست دلتنگی توست که می لرزاند چهارستون دلم را…
چه حسی بود در قلبم شبیه کوچه برفی/ به راه کوچه ی برفی تو را از خود جدا کردم/ نفهمیدم که می میرم نباشی مثل پروانه تو را من در ته این کوچه ی برفی رها کردم.
لیز خوردن بهونه ایست تا دست هایی رو که دوست داری محکمتر فشار بدی, روز زمستونیت قشنگ!
تو در برف مهم نیست خیابان باشد یا جنون باشد و یک عمر بیابان باشد/ چه کسی گفته زمستان خدا زیبا نیست؟ دوست دارم همه ی سال زمستان باشد.
برای آدم برفی چشم نگذار وگرنه آب که نمی شود، هیچ … تا یک عمر هم خیره به رد پاهایت می ماند …

متن ادبی درباره زمستان
به دل نا گفته صدها حرف دارم/ میان سینه زخمی ژرف دارم/ به روی پوستین سالخوردم/ زمستان در زمستان برف دارم.
اشک هایم که سرازیر می شوند، دیر نمی پاید که قندیل میبندند. عجب سرد است هوای نبودنت …
ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍشتن ﺩﺍﺭﻡ/ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـﻢ کسی ﺩﻭﺳﺘـﻢ ﺩاشته ﺑﺎﺷﺪ/ ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳﺮﺩﻡ مثل زمستان…
مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف/ سخت محتاج به گرمای پر و بال توام/ تو اگر باز کنی پنجره اي سمت دلت/ میتوان گفت که من چلچله لال توام
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان ر/ ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را/ ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را.
در این زمستان سرد و سخت دلگرمم به آغوش گرمت و به نگاه آتشین ات و به مهربانی دستانی که مرا یاد بهار میاندازد.
چقدر این شبهای بلند زمستان را دوست دارم… شبهایی که تا صبح بردن نام زیبایت، آرام بخش دل بی قرار من است.
گیرم آنقدر برف ببارد و ببارد که برای هیچ کس تاب تحمل سرما نماند! اما زمستان چه میداند که من در خانه گلی بهاری دارم؟
زمستان زمانی برای آسودن است
برای غذای خوب و گرما
برای لمس دستی دوستانه و صحبت کردن در کنار آتش
When there’s snow on the ground i like to pretend walking on clouds
وقتی برف روی زمین نشسته تصور می کنم روی ابرها راه می روم
If kisses were snowflakes ,I’d send you a Blizzard
اگر بوسه ها، دانه های برف بودند برایت کولاکی از آن ها می فرستادم
خوش آمدی زمستان! اگرچه سپیده دم های تو و نفس های سرد زمستانی ات من را سست و تنبل می کند اما من هنوز عاشقت هستم
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …
مطلب مشابه: شعر زمستان (اشعار عاشقانه، غمگین و زیبای زمستانی)
زمستان برای کسانی که هیچ خاطرات گرمی ندارند، حتما سرد است
دانه برف، یکی از ظریف ترین خلقت های خداوند است
اما نگاه کن زمانی که به هم چسبیده هستند چه می توانند انجام دهند!
عشق یعنی شنیدن پیش بینی هواشناسی که می گوید
طوفان زمستانی در راه است و تو بتوانی آن روز را در رختخواب و کنار معشوقت بگذرانی

عکس نوشته زمستان
هوای سرد زمستان بهانه عالی برای در آغوش گرفتن است
زمستان در بهار می میرد تا دوباره در پاییز متولد شود
ماهی دیگر، سالی دیگر، لبخندی دیگر، اشکی دیگر، زمستانی و تابستانی دیگر …
اما هرگز “تو” ی دیگری نمی تواند وجود داشته باشد!
تو به اندازه نور ماه قشنگی
و به اندزه برف آذر ماه زیبایی
تو به اندازه قهوه داغ قشنگی
آنقدر زیبایی که نمیدونم چجوری توصیفت کنم.
من بدون تو غمگینم
مثل یک شعر نیمه کاره رها شده
مثل زمستون بدون برف و مثل پاییز بی یلدا
نه اینکه بگم وجود نداشتما، نه!
ولی وجود تو باعث قشنگی منه.
مطلب مشابه: متن شروع فصل زمستان دل انگیز (عکس و جملات قشنگ زمستانی)
اگه به من بود تمام فصل ها رو زمستون میکردم
تصور بارش “برف” و سر انگشتای یخ زده “ها” کردن
تصور دستای سردم تو دستای گرم تو
تصور قدم زدن باتو توی یه شب برفی و روشن
اگه به من بود…
عاشقت می شوم در تک تک
جوانه های بهاری … می بوسمت
در انتهای یک روز بلند تابستانی…..
هزار بار جان می دهم در گرمای آغوشت
میان هجوم دانه به دانه ی برف های زمستانی
و تو هنوز نمی دانی که من چقدر در
تو زندگی می کنم…
دلم کلبه ای می خواهد میان برفها
و در کوهستانی که جز تو
هیچکس آمجا نباشد
هر صبح بیدار شوم
ذوق کنم که برف باریده
که هواسردتر شده
و تو در آغوش گرمت مرا پناه دهی

این روزها
حکایت من و عشق
حکایت زمستان و زرد آلوست
در وسط سرما و برف و بوران
دلم هوس آغوش کسی را دارد
که نیست و نمی رسد و نمی آید
دلنوشته زمستانی
کوچه ها را با دانه های برف آذین می بندد/ زمستاني سرد سرد حجم سرما! ضربان قلب هوا را میشمارد و من به دری تکیه داده ام که زنگوله های یخ آنرا پوششی دوباره داده اند/ آیا برای دوباره روییدن بهار می آید؟؟؟
بعد از این همه رنگ، نوبت سپیدی می رسد … بر لبم نام تو را می برم تا برف مثل قند در دل زمستان آب شود … آدم برفی نبودم که به پایت یک شبه آب شوم … من؛ مو به مو سفید شدم !!!
عشق یعنی آن نخستین حرفها/ عشق یعنی در میان برفها/ عشق یعنی یاد آن روز نخست/ عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
در برف، سپیدی پیداست. آیا تن به آن می دهی ؟ بسیاری با نمای سپید نزدیک می شوند که در ژرفنای خود نیستی به همراه دارند.
من عاشق زمستانم/ عاشق اینکه ببینمت در زمستان/ آرام راه می روی که سُر نخوری/ که گونه هایت از سرما سرخ شده است/ سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای/ دست هایت در جیبت به هم مچاله شده/ معصومانه به زمین خیره ای/ چه قدر دوست داشتنی شده ای حرفم را پس میگیرم/ من عاشق زمستان نیستم/ عاشق تــوام!
برف اول مثل عشق اوله
حتی شدیدترین کولاک ها هم با یک دانه برف شروع می شوند.
مطلب مشابه: عکس نوشته های برف (30 عکس پروفایل و متن دلنشین زمستانی)
مثل برف باش: زیبا اما سرد
مهربانی مثل برف است، هر چیزی را که بپوشاند زیبا می کند.
زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد، چه شاد باشی از این خوب تر که برف آمد.
پوشش تازه از برف جهان رو شبیه کسی کرده که لباس براق به تن داره.

وقتی زندگی بهت برف می ده، فرشته های برفی بساز.
عاشق زمستان و برفم، او را نمی دانم … من و زمستان، هیچوقت او را نفهمیدیم.
نه برف مرا میترساند و نه سرما ولى در این حجم سنگین تنهایى ام براى گرم شدن بهانه اى ندارم جز این که دوستت داشته باشم…
دستامو بگیر تو دستت تا سرما رو حس نکنم/ پا به پام قدم بزن زیر این برف سپید/ تا خوشحال ترین آدم روی زمین باشم.
مطلب مشابه: عکس نوشته زمستان / ۴۰ متن و جمله دلنشین هوای سرد عاشقانه