متن برفی برای اینستاگرام ( جملات زیبا و خاص درباره برف )
در سایت ادبی تک متن چندین شعر و متن برفی برای اینستاگرام را قرار دادهایم. این جملات شامل موضوعات مختلفی میشوند قطعا در کپشن و استوری شما مورد استفاده خواهند شد. با ما همراه شوید.

جملات زیبای برفی
مهربانی مثل برف است، هر چیزی را که بپوشاند زیبا می کند.
جبران خلیل جبران
زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد
چه شاد باشی از این خوب تر که برف آمد
پوشش تازه از برف جهان رو شبیه کسی کرده که لباس براق به تن داره
Ready for some hot coffee!
آماده خوردن قهوه داغ!
When life gives you snow, make snow angels
وقتی زندگی بهت برف می ده فرشته های برفی بساز
Snow glad to see you!
برف از دیدنت خوشحالم
Winter is coming …
زمستان در راهه
باران یا برف
چه فرقی می کند؟
تو که باشی
هوا که هیچ
زندگی خوب است
وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم
به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی!
به چه دلخوش کرده ای؟
تکاندن برف از شانه آدم برفی؟
لذت داشتن یه دوست خوب توی یه دنیای بد
مثل خوردن یه فنجون قهوه گرم زیره برفه!
درسته که هوا رو گرم نمی کنه
ولی تورو دل گرم میکنه
بعضی موقع مخاطبت مثه آدم برفی
هرچقد رابطه رو گرم نگه داری زودتر آب میشه و میره
مطلب مشابه: شعر زمستان (اشعار عاشقانه، غمگین و زیبای زمستانی)

This might be our chilliest adventure yet
این ممکنه سردترین ماجراجویی ما باشه
Warming up by the fire
گرم شدن کنار آتش
آه، آدم برفی
دلم برای تو میسوزد
که هنوز دلت برای کودکانی که دستکش ندارند
میسوزد
کاش دل آدمها هم
مثل دل آدم برفی سفید بود
امید صباغ نو
شعر زیبای برفی
تو شب ساکت و برفی
ته کوچه تک و تنهاست
با تموم انتظارش
چشم به راه صبح فرداست
به سپیدی خیره مونده
با دو تا چشم زغالیش
میخواد آسمون بخنده
توی فردای خیالیش
رو تن ساکت و سردش
دونههای برف میشینه
اگر آدمک بخوابه
خواب خورشیدو میبینه
عشق خورشید توی قلبش
داره آشیون میسازه
نمیدونه پای این عشق
باید عمرش رو ببازه
نمیدونه چتر آفتاب
هستیش رو ازش میگیره
گم میشه تو دست خورشید
توی تنهایی میمیره
صبح فردا، ته کوچه
ساکت و سرده و خالی
اون طرفتر روی برفا
مونده چشمهای زغالی
نیلوفر لاریپور
من برف ندیدهام
خواهر و برادرم نیز برف ندیدهاند
اما پدرمان آدم برفی بود
که در حسرت شال و کلاهی برایمان
قطره قطره آب شد
هوشنگ بهداروند
من یه آدم برفی بودم
که شدم عاشق خورشید
آخه اون یه دنیا گرما
به دلی یخزده بخشید
شدم عاشق نگاهش
چه قشنگ و مهربون بود
دستاشو خواستم بگیرم
نشد اون تو آسمون بود
با نگاهی توی چشماش
گفتم حرفای دلم رو
گفتم از وقتی رسیدی
بردی سرمای دلم رو
گفت اگه با من بمونی
میمیری توی جوونی
برو زُل نزن تو چشام
تو باید زنده بمونی
چرا چشم به من میدوزی
زل نزن به من میسوزی
گفت بخون، بخون عزیزم
میسوزونمت یه روزی

پشت شیشه برف میبارد
پشت شیشه برف میبارد
در سكوت سینهام دستی
دانه اندوه میكارد
مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجامم چنین دیدی
در دلم بارید… ای افسوس
بر سر گورم نباریدی
متن و جملات زیبا درباره زمستان
هوا سرد است و برف آهسته بارد
ز ابری ساکت و خاکستری رنگ
زمین را بارش مثقال، مثقال
فرستد پوشش فرسنگ، فرسنگ
سرود کلبه بی روزن شب
سرود برف و باران است امشب
ولی از زوزههای باد پیداست
که شب مهمان توفان است امشب
دوان بر پردههای برفها، باد
روان بر بالهای باد، باران
درون کلبه بیروزن شب،
شب توفانی سرد زمستان
مهدی اخوان ثالث
برف باریده بر این جاده و جایت خالیست
دست در دست من اما ردپایت خالیست
روی این جاده یخ بسته بی مقصد، آه
چه قدر جاذبه گرم صدایت خالیست
امتدادیست پر از برف و پر از دلتنگی
جای نجوای تو و زمزمههایت خالیست
آسمان صاف و زمین سرد و درختان دلگیر
جاده از بوی دل انگیز هوایت خالیست
گرچه با فوجی از احساس قشنگم اما
سطرسطر دلم از حرف و هجایت خالیست
ای پشیمان پریشان شده در باد هنوز
کلبه شعر و غزل نیز برایت خالیست
محسن مظلومی
پشت شیشه برف میبارد
در سکوت سینهام دستی
دانه اندوه میکارد
فروغ فرخزاد
وقتی برف
سنگین باشد
نقاشی چه ساده است
حمیدرضا شکارسری
برف
حجابی بر قامت زمین
لباسی سپید
بر تنی چرکین
نوید کریمی
سپیدی برف
چشمان عاشقیست
خیره بر رد پای معشوقهای که
یک زمستان
در خیابانی رهایش کرد
عادله شیدا
برف
همان دوستت دارمهای باران است
که روی دستان سرد ابرها
باد کرده است
آرش شریعتی
در این پولکافشان
جهان، ناگهان، بارِ دیگر جوان است:
چه اندوه اگر میگذارد مرا همچنان پیر؟
چه برفی!
چه برفی!
چه پاکیزه آرامشی، با چه ژرفای ژرفی
اسماعیل خویی
پرده توری برف
جلو پنجره آویخته است
مرد، با خاطره عشقی دور
مانده سرگرم در این روز زمستانی سرد
یادها میریزند
از سر شاخه اندیشه او
برگهایی همه زرد…
میمنت میرصادقی
بر کشتزار دلم برف سنگینی نشسته
و کسی ندانست
اندوه از کی باریدن گرفت
نجوا رستگار

کپشن برفی
هیچ برفی را به یاد ندارم
جز آن برفی که
رد پایت
بر آن نقش بست
برفی که هنوز سرمایش
عمق استخوانهایم را
میسوزاند
محمد شیرینزاده
حیف!
میزبان خوبی نبودم
برای اولین دانه برفی
که روی پلکم نشست
برای بعضی
قله جای فتح است
برای قله
جای برف
عباس کیارستمی
نه زخم کهنه بند میآید
نه برف پشت پنجره
نه خاطرات تو…
سیدعلی میرافضلی
به شانهام زدی
که تنهاییام را تکانده باشی
به چه دل خوش کرده ای!؟
تکاندن برف
از شانههای آدم برفی؟
میریزیم؛
ریز
ریز
ریز
چون برف،
که هرگز هیچکس ندانست
تکههای خودکشی یک ابر است
گروس عبدالملکیان
جز روزگار من
همه چیز را سفید کرده برف
سراسر شب
برف بارید
دو زاغچه
آینهشان را در برف میچرخاندند
در جست و جوی دانه
دعا میخواندند
سخنی بگو برف!
آنکه پس از تو از تو سخن میگوید
آب نام اوست
برف
کلامی
که فقط
بر زبان سکوت جاری میشود
سفیدخوانی آسمان است
در فصل آخر سالنامه بیبرگ
آنچه سبک میآید
برف
آنچه سنگین میگذرد
برف برف
مطلب مشابه: متن شروع فصل زمستان دل انگیز (عکس و جملات قشنگ زمستانی)

پاییز
جنون ادواری سال است
پیرهنش را ریز ریز میکند
در ملافه ای به سفیدی برف
خواب میرود
با انگشتانی
که از لبه تخت بیرون است
محمد شمس لنگرودی
همه جا صحبت از ایام بهار است ولی
کودکی هست هنوز،
که به آغوش پر از برف تو
عادت دارد
آرش منتظری
تنهایی
شاخه درختیست پشت پنجرهاَم
گاهی لباس برگ میپوشد
گاهی لباس برف
اما همیشه هست
رضا کاظمی
در من
آدم برفیای ست
که عاشق آفتاب شده
و این خلاصه
همه داستانهای عاشقانه جهان است
احسان پرسا
برفی سنگین نشست؛
درختی زیبا شد،
درختی شکست
شهاب مقربین
دوست داشتن ما
بازی برف و خورشید بود…
هر چقدر عاشقانه تر میتابیدم
محو تر میشدی!
مینا آقازاده
مرا مثال زمین فرض کن
خودت را مثال برف
آرام آرام میباری بر من
و در بهار آب خواهی شد
حسن منصوری
آرزوی قشنگیست
داشتن ردّپای تو، کنار ردّپای من
بر دشت سپید پوشیده شده از برف
اما هنوز نه برف آمده، نه تو
نجوا رستگار