لطیفه های خنده دار غضنفر {جوک های طنز و جذاب}
سایت «تکمتن» در این مطلب مجموعهای از لطیفههای بامزه و خندهدار با محوریت شخصیت طنزآمیز غضنفر را برای شما گردآوری کرده است؛ جوکهایی شیرین، ساده و پرطرفدار که سالهاست لبخند را مهمان جمعهای دوستانه و خانوادگی کردهاند. این لطیفهها نهتنها برای خندیدن، بلکه برای سبک کردن حالوهوا و ایجاد فضای شاد بین دوستان و همصحبتان، انتخابی فوقالعادهاند. اگر به دنبال لحظهای پر از خنده هستید، این مجموعه را از دست ندهید! 😄

جوک های خنده دار غضنفر
یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا…این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم… این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من!
غضنفر رفته بود زیارت امام رضا. بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی. نیگاه کرد، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر!
غضنفر باباش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه.
یه غضنفر میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲ تاشون سوال می کردن… ۶۰ تاشون حالیش می کردن!!!
غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت 9 میشینه دم در .
پلیس به غضنفر: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم !!
غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی بلال شیر بلاله.
غضنفر واسه رفیقاش خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه بعد می گه: آهان خیابون شهید بروسلی.
غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده.
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
مطلب مشابه: مجموعه جوک های میدونی چرا {خنده دار ترین لطیفه های سوالی}

جوک های طنز غضنفر
غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه.
یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم!
غضنفر رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.
غضنفر ميره خواستگاري . اسم دختر پروانه بود ولي غضنفر قاطي كرده بود ، يك بند بهش ميگفته آهو خانوم ! خلاصه وقتي دختر مياد چايي تعارف كنه ، غضنفر ميگه : دست شما درد نكنه آهو خانوم ! دختر شاكي ميشه ، ميگه : بابا اسم من پروانهست نه آهو . غضنفر ميگه : اي بابا فرقي نداره . حيوون حيوونه ديگه !
غضنفر پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار.
غضنفر می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده. میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن.
به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون. من تازه غذا خوردم نوشجان!!!
غضنفر کدو تنبل میخره میذاردش کلاس تقویتی .
مطلب مشابه: جوک های خنده دار ایرانی جدید + لطیفههای خنده دار در حد انفجار

لطیفه های جذاب از غضنفر
غضنفر سوار الاغ داشته میرفته. هر کی بهش نگاه میکرده میگفت: چیه خر دو طبقه ندیدی.
غضنفر میره استادیوم، جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ بالای سرش رو با تعجب نگاه می کرده! بهش میگن: چرا فوتبال نگاه نمیکنی؟ میگه: دنبال کلمه زنده میگردم.
غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است… میگه: دروغ میگن ***سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!
يه هواپيما تو قبرستون سقوط ميكنه ، فردا راديو ميگه : شب گذشته يك فروند هواپيما در حومه شهر سقوط كرده و تا اين لحظه 34513 جسد كشف شده ! عمليات براي يافتن اجساد بقيه قربانيان همچنان ادامه دارد !
پلیس به غضنفر: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!!
پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!
غضنفر و دوستاش رفته بودن ايستگاه راهآهن . تا ميرسن ، يهو قطار حركت ميكنه . اينا هم ميدون دنبال قطار . حالا ندو كي بدو ! خلاصه بعد از هزار بدبختي ، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه دومي رو هم سوار ميكنه ، ولي سومي بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه . خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه ، يك بابايي بهش ميگه : آقا جان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد ؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه ، واميستاديد با اون ميرفتيد . غضنفر نفس زنان ميگه : منم نميدونم ! والله من فقط قرار بود برم ، اون دوتا رفيقام اومده بودن بدرقم !
حكومت نظامي بود ، سروانه به غضنفر ميگه كه تو اينجا كشيك بده ، از هفت شب به بعد هر كسي رو تو خيابون ديدي در جا بزنش . حرفش كه تموم ميشه ، تا مياد بره سوار ماشينش بشه ، ميبينه صداي گلوله اومد . برميگرده ميبينه غضنفر زده يك بدبختي رو كشته ! داد ميزنه : احمق ! الان كه تازه ساعت پنج بعد از ظهره ! غضنفر ميگه : قربان اين يه آدرسي پرسيد كه ، عمراً تا ساعت نه شب هم پيداش نميكرد !
از غضنفر ميپرسن بنفش چه رنگيه ؟ ميگه : قرمز ديدي ؟! آبيش !
یه غضنفر میاد تهران یه دونه پرشیا صفر می بینه میزنه شیشه هاشو خورد می کنه صاحبش می گه چرا این کارو کردی؟ مگه مرض داری؟ غضنفر می گه اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته.
از غضنفر می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن؟
میگه: آخه پیاده خیلی راهه
غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو
می گه: تکـون بخوری با لگد می زنم تو کمرت!
به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟
میگه: رفت پشت بوم رخت پهن کنه افتاد…
میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکـست افتاد.
بهش میگن اون موقع مرد؟؟
میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد.
میگن:خوب این دفعه مرد ؟ غضنفر میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد!
بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟
میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش
مطلب مشابه: چیستان برای کودکان؛ 50 چیستان جالب برای فرزند پسر و دختر