شعر ولادت حضرت فاطمه (س) / ۴۰ بلند و کوتاه تبریک تولد حضرت فاطمه زهرا

۴۰ بلند و کوتاه تبریک تولد حضرت فاطمه زهرا را در تک متن قرار داده‌ایم. حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، دختر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و محبوب‌ترین فرد نزد رسول خدا بود. ایشان معصوم سوم و یکی از پنج بانوی قدسی جهان به شمار می‌رود.

مشهورترین لقب آن حضرت «زهرا» است. کنیه ایشان ام‌ابیها بوده همچنین آن حضرت، دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم نیز هست. و سرانجام رحلت پدر بزرگوار، مظلومیت همسر، از دست رفتن حق، روح و جسم فاطمه را سخت آزرد و به شهادت رسید.

شعر ولادت حضرت فاطمه (س) / ۴۰ بلند و کوتاه تبریک تولد حضرت فاطمه زهرا

شعر مولودی حضرت فاطمه

خوش آمدی به زمین ای شروع ز یبایی

تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی

تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی

برای ظلمت شب‌ های مکه آمده‌ای

اگر چه وصف کمال تو غیر ممکن بود

برای وصف خدا شرح بهترین غزلی

بیستم ماه جمادى آمد

موسم عشرت و شادى آمد

فاطمه بضعه احمد آمد

گل گلزار محمد (ص) آمد

گل گلزار محمد آمد

گشته هستى لاله باران امشب

سر زد از یک گل بهاران امشب

با صفا شد بزم یاران امشب

بضعه پاک محمد(ص ) آمد

گل گلزار محمد آمد

طاهره انسیه حورا

راضیه ، مرضیه زهرا

عالمه – فاطمه کبرى

گل خوشبوى پیمبر آمد

گل گلزار محمد آمد

روح و ریحان پیمبر آمد

جان و جآنان پیمبر آمد

همسر ساقى کوثر آمد

حضرت زهراى اطهر آمد

«عرض ارادات»

مطلب مشابه: شعر ایام فاطمیه / اشعار غمگین شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیه

شعر مولودی حضرت فاطمه

شعرهای ادبی ولادت حضرت فاطمه

خانه ‏اش سرچشمه‏ ی امیدها دامنش تابشگر خورشیدها

فاطمه محبوبه پروردگار فاطمه محبوبه دارالقرار

هستی عالم همه از هست او بوسه می‏ زد مصطفی بر دست او

در حیا و در عفاف و در وقار بانوان را او بود آموزگار

هر که راه او به خرسندی گرفت در دو عالم آبرومندی گرفت

مکتب او منشا آزادی است ای موید اهل دل را هادی است

«پرده عصمت » البشارت که عیان مهر فروزان آمد ظاهر از پرده عصمت رخ جانان آمد

سر زد از برج نبوت مه رخشنده دین روشن از نور رخش عالم امکان آمد

دختر ختم رسل هادی گل شاه رسل از پس پرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا به زمین بهر دیدار رخش خرم و خندان آمد

عزت و فضل و شرافت بنگر ز امر خدا سوی زهرا ز جنان حوری و غلمان آمد

ساره و آسیه و مریم حورا ز بهشت از پی خدمت آن زهره تابان آمد

آن چنان نور رخ دخت نبی جلوه نمود که قصور همه مکه نمایان آمد

به ناله ای عطشی تاولی تماشایی

شنیده ام که هر از چند گاهی از غربت

به قتلگاه جگرگوشه هات می آیی …

که ضجه می زنی و خاک می کنی بر سر

که دست بر کف گودال قتل می سایی

تو را به ریشه ی هر بغض نسبتی دادند

تو مادر همه ی ابرهای دنیایی

خدیجه تا زهستى نیست گردید ز هستى نمره او بیست گردید

به روز بیست از ماه جمادى ندا برخاست از ناى منادى

خدیجه ثروت خود را فدا کرد فنا شد و ز فناب بقا کرد

ز کارش موشکافى کرد خالق گذشتش را تلافى کرد خالق

در رحمت به رویش نیز واکرد به او زهراى اطهر را عطا کرد

طریقت را دلیل راه آمد حقیقت را تجلیگاه آمد

شریعت صورت و معناست زهرا حقیقت قطره و دریاست زهرا

چه زهرائى که هستى هست . مستش کلید هستى عالم بدستش

چه زهرائى ، على را پاک همسر که مادر هست بر شبیر و شبر

پدر او را نه ختم مرسلین است که او بر خاتم خاتم نگین است

خدا را شاهکار خلقت آمد که بر اسرار هستى علت آمد

شکوفا شد به امر وحى سرمد گل بى خار گلزار محمد

به مدح او قلم درمانده گردد به وصفش واژه ها شرمنده گردد

ورا ذرات عالم مى شناسند زادم تا به خاتم مى شناسند

شعرهای ادبی ولادت حضرت فاطمه

اشعار میلاد حضرت فاطمه

دریاست نبی و گوهرش فاطمه است

مولاست علی و همسرش فاطمه است

با آنکه حسین است ، پناهِ دو جهان

او خود به پناهِ مادرش فاطمه است

سیدرضا مؤید

ختم رُسُل چو فاطمه گر دختری نداشت

بی شبهه آسمان حیا اختری نداشت

گر خلقت بتول نمی کرد، کردگار

در روزگار، شیر خدا همسری نداشت

مادرم هستی صفای راه عشق مادرم هستی فدای راه عشق

می رسد هر دم به گوش قلب ما از لبت مادر صدای راه عشق

بر در لطف شما یا فاطمه این دلم باشد گدای راه عشق

گر نباشد در دلم حب شما راه من باشد جدای راه عشق

مادرم پیچیده از لطف شما عطر یاسی در هوای راه عشق

کن کرم تا از عنایاتت شود قلب ما هم آشنای راه عشق

بین دیوار و در ای معشوق یار جان خود دادی برای راه عشق

راه ما مهر تو شد با ما مگو راه ما باشد سوای راه عشق

در زمین کربلای پور تو می رسد از نی نوای راه عشق

امشب شده است فرش زمین گیسوان حور درمقدم خجسته یک کهکِشانِِ نور

برسجده سرنهاده خدیجه به اشک شوق لبخندمهرو عاطفه دارد به عشق و شور

سیمای احمد است درآئینه دلش یل فاطمه است دردل دریایی ازبلور

مشکوه نور گشته غمین خانه نبی گویا بهشت آمده درسرزمین طور

گل غنچه های خنده به لبهای احمد است نقش است بر حریم دلش وادی السرور

شعرم اگرچه لایق فیض حضور نیست شایدشود،دم مردن چراغ گور

نه مثل ساره ای و مریم! نه مثل آسیه و حوا

فقط شبیه خودت هستی! فقط شبیه خودت زهرا!

اگر شبیه ی باشی، شبیه نیمه شب قدری

شبیه آیه تطهیری شبیه سوره «اعطینا»

شناسنامه تو صبح است، پدر تبسم و مادر نور

سلام ما به تو ای باران، سلام ما به تو ای دریا!

کبود شعله ور آبی ، سپیده طلعت مهتابی

به خون نشستن تو امروز، به گل نشستن تو فردا

بگیر آب و وضویی کن، ز چشمه سار فدک امشب

نماز عشق بخوان فردا، به سمت قبله عاشورا

آن زمانی که دگر محشر کبری باشد

هر ی بهرشفا روی به هر جا باشد

دل من در پی آسودگی و عیش و طرب

تا به دستم نخی از چادر زهرا باشد

شعر خاص تبریک ولادت حضرت فاطمه(س)

ز تو من روزی بسیار خواهم

ز تو بر خویش استغفار خواهم

بجز دیدار تو حاجت نباشد

کرم بنما که من دیدار خواهم

صفای خلقتم این است هر شب

فقط بر خود تو را من یار خواهم

زمان با شهیدان بودنم کو

من آن توفیق را تکرار خواهم

مرا ثابت قدم کن بر در خود

من این را از تو با اصرار خواهم

برای اینکه باشم مثل زینب

شفای مادر بیمار خواهم

دلم را پر ز ناله دیده  پراشک

به یاد آن در و دیوار خواهم

گدای دستهای بسته هستم

عطا از حیدر کرار خواهم

من از این فاطمیه تا شب قدر

ره دیدار را هموار خواهم

جدایی از گناهانم امید است

مدد کن بنگرم نامم شهید است

مطلب مشابه: متن کوتاه و زیبا در مورد حضرت فاطمه (س) با اشعار احساسی از زندگی و شهادت آن حضرت

شعر خاص تبریک ولادت حضرت فاطمه(س)

سلام حضرت کوثر سلام خیر کثیر

سلام سیده خاتون، سلام عشق امیر

شناسنامه ی تو صبح لیله الاسراست

نزول شان تو شد، شان آیه ی تطهیر

چقدر روز تولد دل از همه بردی

چقدر دل که به دست شما نشد زنجیر

به یمن روز تولد برایت آوردند

فرشته های بهشتی لباسهای حریر

تو نیم زندگیت را شدی نصیب پدر

و نیم دیگر  آن را علی، ولی تقدیر …

کنار حضرت حیدر چه لذتی دارد

فقط تو باشی و آقا، دو لقمه نان و پنیر

سر است از همه ی فرش های کاشانی

میان خانه ی مولا همان دو قطعه حصیر

همین که نیت خنده کنی فرشته شدی

فرشته نه، تو بگو ماه، ماه منیر

برای حضرت حیدر سه روز شیرین بود

ولادت تو، عروسی تو و روز غدیر

تو سهم دار فتوحات شوهرت هستی

به نام نامی تو می زند علی شمشیر

و به روزهای نداری چقدر سر کردی

به روزه های پیاپی، به نان خالی و شیر

تو برتر از غزلی، من زیاد کم گفتم

اگر که بد شده بی بی ببخش و خورده نگیر

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا