متن کوتاه در مورد شب یلدا برای مدرسه [۶۰ جمله یلدایی]
یلدا یکی از زیباترین و خاصترین جشنهای باستانی ایرانی است که فرهنگی چند هزار ساله پشت آن ایستاده است. از همین رو معلمین عزیز برای آشنایی بیشتر دانش آموزان با این جشن از آنها میخواهند که با شعر و یا متن زیبا به مدرسه بیایند. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری تک متن چندین شعر و متن کوتاه در مورد شب یلدا برای مدرسه را آماده کردهایم. با ما باشید.
متن کوتاه شب یلدا برای مدرسه
ننه سرما
عمو پاییز که رفت
شب یلدا اومد
خنده بر لب از راه
ننه سرما اومد
بقچه اش را وا کرد
توی دشت و صحرا
نقل ها باریدند
همه جا شد زیبا
انار
میوه خوشمزه منم
یه تاج دارم روی سرم
مثل صدف توی دلم
هزار تا مروارید دارم
با مزهای ترش و شیرین
نمونه هستم رو زمین
منم میوه سرما
قرمز و سرخ و زیبا
شب چله یا یلدا یکی از جشنهای قدیمی در ایران است. در شب یلدا خویشاوندان در خانه بزرگتر فامیل جمع میشوند و یک مهمانی برپا میشود که کوچک و بزرگ در آن شرکت دارند. در این شب همه با میوه و شیرینی و آجیل دهن خود را شیرین میکنند. خوردن هندوانه معمولاً میماند برای آخر مهمانی که پدر خانواده قاچهای شتری را برش میزند و آنها را تقسیم میکند. کوچکترها قبل از بزرگترها هندوانه میگیرند. همه این شب را به خنده و شوخی و شادی میگذرانند و به همین خاطر کسی نیست که شب چله را دوست نداشته باشد.
شب یلدا ، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه
دستی گرفته کل شبم را و بی دلیل
با برف به بلندی موی تو دوخته…
عکس نوشته کودکانه شب یلدا
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه
مامان میگه به آخرین شب پاییز میگن شب یلدا یا شب چله. من شب چله، کرسی و پتوی چل تیکه خونه مادربزرگ از همه چیز بیشتر دوست دارم. من عاشق انار سرخ شبای یلدام که مامان جون برامون دون میکنه. کنار بخاریای آهنی خونه مادربزرگ میشینیم تا قصه های کوتاه و شیرین برای ما تعریف کنه. همیشه شبای بعد از شب چله تو شهر ما برف میاد. به همین خاطر من این شب خیلی دوست دارم.
هندوانه
پوست تنم چه سبزه،
آبدارم و با مزه،
سرخ دلم همیشه،
بغیر ازین نمیشه،
با دانه های بسیار،
هم شیرین و هم آبدار،
مرا بخور نوشجان،
ای کودک مهربان
چه خوبه شب یلدا
شبی بلند و زیبا
به جای حرف دنیا
کنیم یاد خدا را
انار دونه دونه
هر کس باید بدونه
از آدما تو دنیا
فقط خوبی میمونه
بلندترین شب کدومه
شبی که به یاد می مونه
شب قشنگ یلدا
شب بلند یلدا
در این شب سرد و قشنگ
با میوه های رنگارنگ
سیب و انار و هندونه
مزش چه به یاد می مونه
آخ مزش چه به یاد می مونه
مادر بزرگ خوبم
قصه می گه یه عالم
قصه خوب و زیبا
از شب سرد یلدا
مطلب مشابه: شعر شب یلدا برای مدرسه (20 شعر کودکانه شب یلدا برای دانش آموزان)
مطلب مشابه: بهترین شعر شب یلدا کودکانه / 50 اشعار شب چله برای کودک
یلدا یلدا یلدا یلدا
طولانیترین شبها
آجیل و انار و آش
کوفته قلقلی رو باش
انار دونه دونه
پستههامون خندونه
آواز و رقص و شادی
تا صبح با من بیداری
همه دور هم خوشحال
حالا میگیریم یک فال
یلدا یلدا یلدا یلدا
طولانیترین شبها
شعر طولانی و کودکانه شب یلدا
امشب آخرین دقیقه آذر ماه را ورق می زنیم
شب شروع زمستان است
چراغ خانه ها هنوز روشن است
و خانه نشینان گرد آتش دوستی نشسته اند
همه گرد هم آمده ایم
تا از روز های خوب خدا سخن بگوئیم
و به بهانه طولانی ترین شب سال
فارغ از پیچ و خم های زندگی
همدیگر را به شنیدن خاطرات خوب میهمان کنیم
شب یلدا غروب پاییز نیست
طلوع زمستان نیست شب یلدا بهانه ای ست
برای غروب غم ها و طلوع شادی ها
بوی یلدا را می شنوی
انتهای خیابان آذر است
باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان
قراری طولانی به بلندای یک شب
شب عشق بازی برگ و برف
پاییز چمدان به دست ایستاده عزم رفتن دارد
آسمان بغض نموده و می بارد
خدا هم می داند عروس فصل ها
چقدر دوست داشتنی ست
کاسه ای آب می ریزند پشت پای پاییز
پاییز ای آبستن روز های عاشقی
رفتنت بخیر و سفرت بی خطر
مطلب مشابه: بهترین شعر شب یلدا { ۷۰ اشعار قشنگ درباره شب یلدا }
صدای تیک تاک ساعت می آید
زمان می گذرد
و یلدا دست های پاییز را در دستان زمستان می گذارد
امشب هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم
کنار هم بنشینیم و بگذاریم که دوستی ها
سدی باشند در برابر تاریکی ها، هر چه سرما و خستگی است
تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم
تا فردایی روشن راهی دراز باقی ست
بیا که شب یلدا می خواهم تا صبح برایت قصه بگویم
قصه از راز زندگی همان راز ساده کوچکی
که در میانه هزار راز پیچیده بزرگ کمرنگ و محو شد
بیا که شب یلدا می خواهم تا صبح برایت قصه بگویم
نه اشتباه نکن از قصه آن ها که کاخ های بزرگ ساختند نخواهم گفت
از بناهای بزرگ و سقف های بلند و ستون های پایدار
یا از قصه فاتحان سرزمین های دور
یا از قصه پهلوانان پیروز میدان ها
از هفت شهر عشق و از دنیای شیرین غزل
از لیلی ها و نازهایشان نخواهم گفت
همچنان که از مجنون ها و نیازشان
برایت از زندگی قصه خواهم گفت
همه قهرمان های داستان های کهن
زندگی را شباهنگام در لحظات ساده ای تجربه نموده اند
که پس از ساختن دیوار کاخ های بلند
لحظه ای کنار یکدیگر نشستند و حرف زدند
و پس از فتح سرزمین های دور
بر زمینی دراز کشیدند و به آسمان خیره شدند
و پس از وصال به معشوق
لحظه ای چشمانشان را بستند و نفسی عمیق کشیدند
در جستجوی راز زندگی نباش
لذت راستین زندگی در همین لحظه های کوتاه
خلاصه می شود نه در آن داستان های بلند
زندگی در تمام این لحظاتی که رازش را جستجو می کنی
آرام و بی صدا از کنار تو گذر می نماید
پس بیا بازی را از آخر شروع کنیم
با لحظه های شیرین کنار هم بودن
آن هندوانه را بیاور تا کنار هم باشیم
بگوییم و بشنویم و بخوانیم و بخندیم
زندگی چیزی بیش از این نیست
قرار نیست تو قهرمان قصه من باشی
برخیز و قهرمان رویا های خودت باش
مطلب مشابه: متن یلدا اینستاگرام (۷۰ جمله و عکس نوشته جشن شب یلدا)