جملات پشیمانی {متن و شعر خاص و غمگین در مورد پشیمانی}
امروز در تک متن ما برای شما جملات و اشعاری درمورد پشیمانی و حسرت درمورده اتفاقات زندگی جمع آوری کرده ایم.بسیاری از آدم ها با حسرت های زیادی زندگی میکنن امروز با این جمع کردنه این جملات میخواهیم به شما نشان دهیم که تنها نیستید با ما همراه باشید.

جملات درمورد پشیمانی
به هر دل بستنم
عمری پشیمانی بدهکارم!
به دل آمد پشیمانی که غم در سینه افتاده ست
عجب خوردن نمی باید! جهان در کینه افتاده ست
من از ندامت
فردای اشتباه پُرم
ز من کناره بگیرید
کز گناه پُرم
ما چنان زندگي مي كنيم كه گويي همواره در انتظار چيزي بهتر هستيم، حال آنكه اغلب آرزو مي كنيم كه اي كاش گذشته باز گردد و بر آن حسرت مي خوريم.((آرتور شوپنهاور))
قلب شما در سكوت و آرامش به اسرار روزها و شبها شناخت مي يابد، اما گوشهايتان در حسرت و آرزويند كه آواي چنين شناختي را كه بر قلبهايتان فرود مي آيد، بشنوند.((جبران خليل جبران))
چون قضا آورد حکم خود پدید
چشم وا شد تا پشیمانی رسید
این پشیمانی قضای دیگرست
این پشیمانی بهل حق را پرست
ور کنی عادت پشیمان خور شوی
زین پشیمانی پشیمانتر شوی
نیم عمرت در پریشانی رود
نیم دیگر در پشیمانی رود
صبرکن
عاشقانه هایت را
جا گذاشته ای
قلبم
سرم
چشمم،
قول نمی دهم تا پشیمانی بعدی
دست نخورده باقی بمانند….
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
بزرگترین پشیمانی ام
ساعت ها جمله ساختن
برای کسانی بود
که لیاقت یک کلمه را هم نداشتند!

مطلب مشابه: متن درباره ناامیدی؛ مجموعه 50 متن غم انگیز احساسی ناامیدی
جملات و اشعار احساسی درباره پشیمانی
زندگي را نبايد تنها با پول سنجيد. من از اين كه بكارم و ديگران درو كنند ناراحت نيستم. زماني بايد تاسف خورد كه بكاريم و كسي درو نكند.
یارم از من بی سببب رنجید و رفت
گریه را دید و بر من خندید و رفت
وقت رفتن دیگر از ماندن نگفت
قصه ناگفته ها را نشنید و رفت
تشنه بودم همچو دشتی پر عطش
مانند باران بر تنم بارید و رفت
گل فراوان بود از باغ من
غنچه اي نشکفته را برچید و رفت
كسي كه بيشترين تلاش خود را مي كند، هرگز پشيمان نمي شود.
انديشه كردن كه چه گويم به از پشيماني خوردن كه چرا گفتم.
خشم با ديوانگي آغاز مي شود و با پشيماني پايان مي پذيرد.
که تندی پشیمانی آردت بار
تو در بوستان تخم تندی مکار
طعم گس پشیمانی
لذت بخش است
برای
منی که در دوست داشتن تو
خودم را فراموش می کردم
اما
واقعیت از چهار چوب
پیش بینی ام فراتر رفته
اگر
کمتر دوستت داشتم
کمتر در پی انتقام بودم
میدانم
در مقابل تو که باشم
از پیش شکست خورده ام
مگر آدم چقدر وقت دارد
که بچسبد به دوست داشتنهاى نیمه کاره
نه جانم
آدمهاى گذرا
فقط مى شوند حال خراب
و یک دل سیر پشیمانى
آدم باید یک جور یکى را بخواهد
که انگار بدون او
هیچ روزى روزش بخیر نشود
و همیشه کنارش باشد …
این پشیمانی قضای دیگرست
این پشیمانی بهل حق را پرست
دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
خرابم و از زندگی خود بیزارم
خمارم و در دام تن گرفتارم

مطلب مشابه: عکس نوشته زندگی | جملات و متن ناب درباره روزهای زندگی
جملات کوتاه پشیمانی
هزار دانه بریختم به شوره زار درون
ولی چگونه از این کِشته بار بردارم
زمین کویری و من بر خیال کلاغ
مترسکی درون مزرعه می کارم
چه شبها که با خیال فصل درو
به خواب خوش رفته چشم بیدارم
دریغ از اینکه چو فصل درو رسید
نه گندمی به مزرعه بود و نه انبارم
کنون پشیمانی و حسرت ندارد سود
که این بلا ز خودم بود و پندارم
حسرت نبرم به حال آن مرداب
که آرام درون دشت شب خفته است
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است
از کارهای اشتباهم پشیمان نیستم؛
از کارهای خوبی که
برای افراد نالایق انجام دادم، پشیمانم…
انسان ها زود پشیمان می شوند.
گاه از گفته هایشان،
گاه از نگفته هایشان،.
اما سراغ ندارم کسی را
که از “مهربانی” پشیمان شده باشد….
“مهربانی” منطقی ترین گفت و گوی زندگیست….️
وقتی سهم من از کوچ پرستوها
فقط پریشانی است
وقتی سهم من از شراب احساسش
فقط بی اعتنایی است
وقتی سهم من از هجرتش
فقط پشیمانی است
پس به چه کار آید عشق
که سهم این دل غم و تنهایی است…
تو ای ظالم چرا رفتی
چه سودت این پشیمانی
نگو بی من پریشانی
نگو دردم تو می دانی
خیال بودن در آغوش زنی دیگر
هنوز هم عذاب آورترین خیال من است
بیا و آغوشت را از من دریغ مکن
که عمری را باید با حسرت داشتنت سر کنم …
شنیدم بی کَس و سردی،
تمام شب به ولگردی
گذر کردی و پردردی
پشیمانی؟ غلط کردی….
کنون پشیمانی و حسرت ندارد سود
که این بلا ز خودم بود و پندارم
لذتی که هنر بر ما ارزانی می دارد، نیازمندیم و چون به گونه ای هنر ما نیست، نه وجهی می پردازیم و نه تاسف می خوریم.
از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی
بازهم بهم می رسیم
زمین بیهوده گرد نیست
بر سر دوراهی های زندگی گاهی اتفاق می افتد که عاطفه و وظیفه با هم تماس پیدا می کنند؛ کسانی که از عاطفه پیروی کنند، همیشه از خود شادمانند، اما مردمی که در این گونه از مراحل، تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده ی خود پشیمان هستند.
افسوس که جویندگان خرد اندکند. باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد.
مطلب مشابه: متن درباره شکست دل، عشقی یا شکست در زندگی زندگی (50 متن)