جملاتی از کتاب قدرت شروع ناقص ( کتابی درباره موفقیت و خودیاری )

جملاتی از کتاب قدرت شروع ناقص را در تک متن آماده کرده‌ایم. کتاب قدرت شروع ناقص نوشته‌ی جیمز کلیر با ترجمه‌ی سیدایوب کوکبی و فرزانه حاج‌خلیلی در انتشارات میلکان چاپ شده است. این کتاب حاوی جستارهایی درباره‌ی بهتر انجام‌دادن کارها است. شما فقط یک‌بار زندگی می‌کنید؛ چگونه می‌خواهید به بهترین شکل از آن استفاده کنید؟ اساتید بهره‌وری اغلب پیشنهاد می‌کنند به‌جای کارایی، بر اثر‌بخشی تمرکز کنید. یعنی کار درست را انجام دهید نه کار بیشتر.

جملاتی از کتاب قدرت شروع ناقص ( کتابی درباره موفقیت و خودیاری )

خلاصه کتاب قدرت شروع ناقص

الگو گرفتن از افراد موفق یا افراد باتجربه، راهی است که بسیاری‌مان امتحانش کرده‌ایم و گاهی در انتها به نتایج مثبتی رسیده‌ایم و گاهی هم آنچه می‌خواستیم به دست نیاوردیم. اما این راه، ملاحظاتی هم دارد و الگوگرفتن نباید با مقایسه اشتباه گرفت. مثلا اگر در ابتدای شروع مسیری هستید، نباید خودتان را با فردی که به انتهای آن مسیر رسیده است، مقایسه کنید. باید وضعیتی را در نظر بگیرید که او نیز در ابدای مسیر داشته است.

جملات و بخش‌های اصلی قدرت شروع ناقص

کتاب‌های بیشتری بخوانید. کم‌ارزش‌ها را کنار بگذارید و پرارزش‌ها را دو بار بخوانید.

دانش زمانی رشد می‌کند که نهادینه شده باشد. به بیان دیگر، مهم خواندن کتاب‌های بیشتر نیست، بهره‌برداری بیشتر از آن‌هاست.

به‌محض تمام‌شدن هر کتاب، خودم را با نوشتن خلاصه‌ای از آن در سه جمله به چالش می‌کشم. البته این محدودیت صرفاً بازی است، ولی به‌دنبال آن مجبور می‌شوم به مفاهیم واقعاً مهم کتاب فکر کنم. سؤالاتی که هنگام تهیهٔ خلاصه از خودم می‌پرسم: – لُبّ کلام چیست؟ – اگر قرار باشد موضوعی از این کتاب را برای به‌کارگیری در زندگی‌ام انتخاب کنم، کدام است؟ – چگونه این کتاب را برای دوستم توصیف می‌کنم؟ دریافته‌ام که، در بسیاری از موارد، خواندن یادداشت‌ها و همین خلاصهٔ یک پاراگرافی به اندازهٔ خواندن مجدد کتاب به من اطلاعات می‌دهد.

دشمن پیشرفت نه شکست است، نه موفقیت. دشمن پیشرفت بی‌حوصلگی، خستگی و نداشتن تمرکز است. دشمن پیشرفت تعهدنداشتن به روند است زیرا روند همه‌چیز است.

«شما هیچ‌گاه نمی‌توانید فقط یک رفتار خود را عوض کنید. رفتارهای ما درهم‌تنیده‌اند، بنابراین با تغییر یک رفتار سایر رفتارها نیز تغییر می‌کنند.»

خطرناک‌ترین عوامل حواس‌پرتی آن‌هایی هستند که شما عاشق‌شان هستید، ولی آن‌ها عاشق‌تان نیستند.

شما فقط یک بار زندگی می‌کنید.

زیاد کتاب‌خواندن منافع بی‌شماری دارد، اما از دید من شاید مهم‌ترین فایده‌اش این باشد که خواندن یک کتاب خوب می‌تواند راهی جدید برای تفسیر تجربیات گذشته در اختیار شما قرار دهد. هر گاه مطلب جدیدی یاد می‌گیرید، مغزتان مثل نرم‌افزار همهٔ داده‌های قدیمی را بر مبنای اطلاعات جدید به‌روزرسانی می‌کند. شما می‌توانید از لحظات پیشین زندگی خود درس‌های جدیدی بگیرید.

مطالب مشابه: جملاتی از کتاب روان شناسی تاریک ممنوعه‌ترین اثر روانشناسی

جملات و بخش‌های اصلی قدرت شروع ناقص

انگیزه اغلب بعد از شروع‌کردن حاصل می‌شود. از قدم‌های کوچک آغاز کنید. اجسامِ درحال حرکت دوست دارند به حرکت خود ادامه دهند.

من همیشه به این حرف توماس آکویناس فکر می‌کنم: «برحذر باش از انسانی که فقط به یک کتاب پایبند است.»

شما در کاری خوب می‌شوید که آن را خوب تمرین کرده باشید.

برای رسیدن به نتایج خیره‌کننده در سلامتی، کار و زندگی‌تان، تلاش زیاد نیاز نیست، کافی است پیوسته و مستمر حرکت کنید.

دشمن پیشرفت نه شکست است، نه موفقیت. دشمن پیشرفت بی‌حوصلگی، خستگی و نداشتن تمرکز است. دشمن پیشرفت تعهدنداشتن به روند است زیرا روند همه‌چیز است.

هر چیزی را که بلدید به دیگران آموزش دهید. دانشی که فقط در ذهن است بر باد است. پیش از مرگ‌تان درس‌های عالی نهفته در سینه‌تان را برملا کنید.

۱. انتخاب‌هایی که بعدها مشخص می‌شود ظاهراً ضعیف بوده‌اند نشانهٔ رشدند و با هوش یا میزان ارزشمندی ما ارتباطی ندارند

درواقع، بسیاری از چیزها راز و رمزی ندارند. می‌خواهید نویسندهٔ بهتری باشید؟ بیشتر بنویسید. می‌خواهید قوی‌تر باشید؟ بیشتر وزنه بزنید. می‌خواهید زبان جدیدی بیاموزید؟ به آن زبان بیشتر صحبت کنید. با کارکردن در هر زمینه‌ای به مهارتی چشمگیر دست می‌یابید. به زمان بیشتر، پول بیشتر یا راهبردهای بهتر نیاز ندارید. فقط باید کار را انجام دهید.

در پایان هر روزِ کاری شِش فعالیت مهمِ فردا را یادداشت کنید. بیشتر از شش تا ننویسید. آن شش کار را بر حسب اولویت واقعی‌شان مرتب کنید. ۲. با آمدن فردا، بر اولین فعالیت لیست تمرکز کنید. آن‌قدر کار کنید که این فعالیت تمام شود. تا این فعالیت را تمام نکرده‌اید، فعالیت بعدی را شروع نکنید. ۳. همین روال را برای بقیهٔ فعالیت‌ها تکرار کنید. در پایان روز، فعالیت‌های ناتمام را به لیست جدیدِ روز بعد منتقل کنید. ۴. این فرایند را در هر روزِ کاری تکرار کنید.

افسانهٔ چندوظیفگی بله، ما می‌توانیم در آنِ واحد دو کار متفاوت انجام دهیم، مثلاً تماشای تلویزیون حین آشپزی یا پاسخ‌دادن به ایمیل هنگام مکالمهٔ تلفنی، ولی نمی‌توانیم هم‌زمان روی دو فعالیت تمرکز کنیم. چندوظیفگی مغز شما را وادار می‌کند خیلی سریع از فعالیتی به فعالیت دیگر بپرد. اگر مغز بدون ازهم‌گسیختگی و شاخه‌به‌شاخه‌پریدن می‌توانست از کاری به کار دیگر منتقل شود مشکلی نبود، ولی مشکل این‌جا است که نمی‌تواند. چندوظیفگی باعث می‌شود هر بار که از شاخه‌ای به شاخهٔ دیگر می‌پرید، تاوان فکریِ آن را بدهید. در روان‌شناسی به این غرامت ذهنی هزینهٔ سوئیچینگ‌ گفته می‌شود.

کتاب‌خواندن کار پرزحمتی است و بیشتر اوقات مردم فقط یک کتاب یا مقاله را مبنایی برای کلِ یک نظام اعتقادی قرار می‌دهند. شایع‌تر از آن، مبناقراردادنِ تجربهٔ شخصی است که غلبه بر آن هم دشوارتر است. همچنان که مورگان هاوسل اشاره می‌کند: «شما فکر می‌کنید تجربیات شخصی‌تان هشتاددرصد اتفاقات دنیاست، درحالی‌که شاید آن‌ها فقط ۰.۰۰۰۰۰۰۰۱‌ درصد اتفاقات دنیا باشند. باورهای ما خواه‌ناخواه از تجریبات شخصی ما متأثرند.»

خلاقیت این نیست که اولین یا تنها کسی باشیم که ایده‌ای را کشف کرده است. خلاقیت این است که موضوعات مختلف را با هم مرتبط کنیم.

اجازه ندهید رؤیای بهینگی و ایدئال‌گرایی شما مانع برداشتن اولین گام شود.

جملات و بخش‌های اصلی قدرت شروع ناقص

از دید من، معنا در زندگی یعنی به گوشه‌ای از این عالم ارزشی اضافه کنی.

برای شادی و کامروایی برتری لازم نیست، کافی است در بازی حضور داشته باشید.

دشمن پیشرفت تعهدنداشتن به روند است زیرا روند همه‌چیز است.

شما فقط یک بار زندگی می‌کنید. چگونه می‌خواهید به بهترین شکل از آن استفاده کنید؟

شما نمی‌خواهید غذاهای بی‌کیفیت به بدن‌تان برسانید، پس چرا باید ذهن‌تان را با افکار بی‌کیفیت پر کنید؟

استمرار فعالیت‌ها سخت‌ترین بخش کار است.

اگر بعضی از شاخه‌ها را از زندگی‌تان هرس نکنید، شاخه‌های مهم هرگز رشد نخواهند کرد.

اگر همیشه فقط در منطقهٔ امن زندگی کنید، جایی که می‌دانید گند نمی‌زنید، هرگز نمی‌توانید ظرفیت حقیقی‌تان را بروز دهید.

وقتی امروز ایمیلی ارسال می‌کنید، خودتان را متعهد کرده‌اید که روزی پاسخ آن را بخوانید یا به آن پاسخ دهید. با ارسال هر ایمیل، بدهی کوچکی برای شما نوشته می‌شود که در آینده باید غرامتش را بپردازید.

همین که فکر کنید باید «بیشتر یاد بگیرید» یا «قبل از شروع همه چیز را ردیف کنید» اغلب ممکن است مانع بزرگی شود و شما را از انجام کارهای واقعاً مهم بازدارد. – ممکن است از بازی گُلف‌تان راضی نباشید و دلیلش را گردن باشگاهی بیندازید که در آن تمرین می‌کنید، ولی حقیقت این است که شما فقط به دو سال تمرین نیاز دارید.

هاروکی موراکامی، نویسندهٔ باهوش ژاپنی، روزی نوشت: «همیشه به یاد داشته باشید برای بحث‌کردن و برنده‌شدن باید حقیقتِ فردی را که با او بحث می‌کنید درهم بشکنید. برای خود شما همدردناک است که حقیقت‌تان را از دست بدهید، پس مهربان باشید، حتی اگر حق با شما است.»

«وقتی توییت کسی را که از دستش عصبانی هستید بازنشر یا نقل می‌کنید، به او کمک می‌کنید. با این کار، مزخرفِ او را منتشر می‌کنید. فقط با سکوت می‌توانید ایده‌های غلط را به جهنم بفرستید. خود را ملزم کنید که این کار را انجام دهید.»

«وقتی توییت کسی را که از دستش عصبانی هستید بازنشر یا نقل می‌کنید، به او کمک می‌کنید. با این کار، مزخرفِ او را منتشر می‌کنید. فقط با سکوت می‌توانید ایده‌های غلط را به جهنم بفرستید.

«سرتان شلوغ است! وقت نمی‌کنید وبلاگ بنویسید؟ ضرباتی را که بر صفحه‌کلید می‌کوبید بشمارید». آدل گفت: «وقتی مردم می‌گویند وقت ندارند وبلاگ بنویسند، از آن‌ها می‌خواهم تعداد ضرباتی را که به کیبورد می‌زنند، بشمارند. چه تعداد از آن‌ها برای پاسخ‌دادن به ایمیل‌ها خرج می‌شود؟ خیلی! چند نفر آن ایمیل‌ها را دریافت می‌کنند؟ کمی! چند نفر حالا یا بعداً می‌توانند از این پیام‌ها بهره ببرند؟ خیلی!… وقتی پاسخ شما به یک ایمیل در قالب یک پستِ وبلاگی به بیش از چند نفر فایده می‌رساند، چرا به جای ایمیل، وبلاگ ننویسید؟ چرا ضربات صفحه‌کلیدتان را حیف و میل کنید؟ چرا با هر ضربه بیشترین ارزش افزوده را ایجاد نکنید؟»

مطالب مشابه: جملاتی از کتاب تفکر سریع و کند اثر دانیل کانمن (متن خلاصه شده)

جملات و بخش‌های اصلی قدرت شروع ناقص

انرژی‌تان را مدیریت کنید نه زمان‌تان.

نقاط قوت قانون بیست‌هشتاد قانون بیست‌هشتاد در زندگی شخصی و کاری کمک می‌کند «اندک‌های حیاتی و بسیارهای غیرضروری» را از هم تفکیک کنید. مثلاً صاحبان کسب‌وکار ممکن است پی برده باشند که بخش عمدهٔ درآمدشان از تعداد انگشت‌شماری از مشتریان مهم به دست آمده است. این‌جا قانون بیست‌هشتاد پیشنهاد می‌کند که بهترین اقدام تمرکز بر سرویس‌دهی به همین تعداد اندک از مشتریان، یافتن مشابه آن‌ها و توقف خدمت‌رسانی به بقیهٔ مشتریان یا حذف تدریجی بقیهٔ مشتریان کم‌سودده است.

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا