انشا در مورد بهار؛ 10 انشای جدید با موضوع بهار برای پایه های مختلف
بهار، فصل زندگی و تجدید حیات است که با ورود خود، زمین را به رنگ های شاداب و عطر گل ها آراسته می کند. این فصل زیبا، نوید بخش روزهای روشن و دل انگیز است و با خود احساس شادابی و طراوت را به ارمغان می آورد. در بهار، درختان شکوفه می دهند، پرندگان آواز می خوانند و طبیعت به زندگی دوباره ای می رسد. در این انشا، زیبایی ها و تاثیرات بهار بر زندگی انسان و طبیعت خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه این فصل می تواند الهام بخش ما درمسیر زندگی باشد.
در ادامه مجموعه ای از انشاهایی درباره ی زیبایی های همیشگی فصل بهار، انشا درمورد بهار و دید و بازدیدهای عید روز، انشا درباره بهار و رستا خیز، انشای درباره بهار بری پایه های چهارم و پنجم و … را برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم با ما همراه باشید.
فهرست انشا در مورد بهار
انشا درباره زیباییهای همیشگی بهار
مقدمه
توصیف فصل بهار و زیبایی هایش ممکن است کمی تکراری و کلیشه به نظر برسد؛ اما مگر می شود این همه زیبایی تکراری باشد؟ من می خواهم انشا در مورد بهار و زیبایی هایش را، این بار کمی متفاوت بنویسم؛ شاید برای شما هم جالب باشد.بدنه
زیبایی های بهار در نگاه اول شکوفه درختان و سبزی جوانه گیاهان را به خاطر میاورد. آسمان آبی خوشرنگ و زمین رنگارنگ از چمن و گل ها. باران نم نم بهاری که زمین را خیس می کند و رنگ و بویی تازه و شفاف به همه چیز می دهد.اما زیبایی های بهار تنها دیدنی ها نیستند. تا به حال به صدای زیبای بهار گوش کرده اید؟ صدای شاد پرندگان، صدای باران، صدای آب شدن برف کوه ها، نوای خوش رودخانه ها در طبیعت، به صدای آدم ها در بهار دقت کرده اید؟ سرشار از امید و شادی، احساس سرزندگی و شروع دوباره، صدای روبوسی های دید و بازدید، احوالپرسی های دوستانه و خانوادگی. صدای آشتی هایی که می گویند کدورت ها را دور بریزید، سال نو مبارک….
بوی بهار هم زیباست، بوی تازگی برگ درخت ها، عطر زمین و درخت های خیس و تازه، عطر شکوفه های سفید و صورتی و شب بوهای تر و تازه، بوی تن مادربزرگ و پدربزرگ، وقتی تو را در آغوش می گیرند و می بوسند. بوی لباس های نو و حتی غذایی که روی اجاق قل می خورد تا خانواده ها را دور هم جمع کند.
جنس بهار هم لطیف و زیباست، وقتی به گل های بنفشه و میوه های نوبرانه دست میکشی. راستی که بهار سراسر شور وشوق و زندگی است.
نمی دانم چرا زمستان را فصل آخر سال می دانند. به نظر من بهار، فصل پایان است. پایان خوش همه فصل ها، همه سختی ها. به قول شفیعی کدکنی:
«از این گریوه به دور،
در آن کرانه ببین:
بهار آمده،
از سیم خاردار گذشته»بهار به یاد ما میآورد سرما و بی برگی پایان نیست. زندگی دوباره میآید و همه چیز سبز و زیبا می شود.
نتیجه
زیبایی و خوبی، پایان خوش همه داستان های زندگی است؛ مثل فصل بهار که پایانی زیبا برای تمام فصل هاست. پایان خوشی که سرزندگی و شادی را به همراه دارد.
**
متن انشا در مورد فصل بهار
در روزهای آغازین بهار همه احساس شادابی و نشاط می کنند. زمستان کسل کننده ای گذشته است و حالا زمان آن است که با جشن های فراوان فصل جدید را با شادی شروع کنید. همه این زیباییها باعث شده شعر و ترانههای زیادی در وصف فصل بهار سروده شود.
هوا در بهار نه سرد است و نه خیلی گرم، و بسیار معتدل با نسیم دلپذیر است خصوصاً در شب. در همه جا سرسبزی طبیعت دیده میشود، همه درختان و گیاهان برگهای جدید میدهند و گلهای تازه در این طرف و آن طرف شکوفا می شوند. جوجه پرندگان سر از تخم در میآورند و بسیاری از حیوانات دیگر هم زادآوری دارند. پرندگان که در زمستان سکوت می کردند، حالا ترانه می خوانند. آنها با هزاران نغمه خدا را شکر می کنند. جیرجیرکهای زیادی در همه جا هستند و شنیدن آواز آنها بسیار لذت بخش است. طبیعت جشن بزرگی به نگاه منتظر ما می دهد.بچه ها پر انرژی و شاد هستند و سعی میکنند از پرنده ها تقلید کنند و همراه آنها آواز بخوانند. همه باغ ها زیبا و دلپذیر به نظر میرسند. انواع مختلف گل و گیاه در طبیعت رشد میکند و سراسر زمین خیره کننده و سبز خواهد شد. پس از یک زمستان سرد و خشک طولانی، بهار آرامش بخش میآید و می توانید از دمای هوا لذت ببرید و سفرهای خوبی داشته باشید. مردم برای لذت بردن از طبیعت و تعطیلات بهاری، سفرها و پیک نیک های مختلفی را برنامه ریزی می کنند.در بهار شب و روز برخلاف تابستان یا زمستان خیلی کوتاه یا خیلی بلند نیستند. زمستان بسیار سرد و خشک است و بیرون رفتن و جابجایی آن را دشوار می کند، تابستان گرمای سوزاننده ای دارد که بسیار آزار دهنده، فصل بارانی هر چند سرد است اما همه جا گل و خاک دارد و راه رفتن یا رانندگی دشوار است. بهار تنها فصلی است که در آن هوا مطبوع و دلپذیر است. در بهار همه دوست دارند صبح ها بیرون بروند و از آفتاب لذت ببرند و در هنگام شب از نسیم خنک و مطبوع بهره میبرند. نسیم خنک ما را به حضور در فضای باز دعوت می کند و گلها عطر شیرین خود را به همه جهات پخش می کنند و ما را غرق در لذت میکنند.
همچنین فصل بهار مطمئناً فواید زیادی برای سلامتی به همراه دارد. یکی از مزایای مهم فصل بهار تقویت ذهنی است. فصل زمستان می تواند باعث افسردگی و اضطراب در بسیاری از افراد شود. زیبایی طبیعت در فصل بهار باعث می شود همه نگرانی ها و زمستان خسته کننده و طولانی را فراموش کنیم. بهار انرژی تازه و مثبت را جایگزین این احساسات می کند. طبیعت طراوت دهنده احساس خوبی ایجاد می کند و بدن و ذهن ما احساس شادابی و انرژی می کنند. همه دوست دارند چه در روز و چه در شب بیرون بروند و قبل از فرا رسیدن تابستان سوزان، مردم در بسیاری از فعالیت های خارج از منزل سرگرم می شوند.
بهار وقت آن است که به مکان های جدید سر بزنیم و در زیبایی طبیعت تفریح کنیم و همه غم ها را فراموش کنیم و در طبیعت و آب و هوای زیبا اوقات خوشی را سپری کنیم. برای لذت بردن از این زیبایی، بیایید درختان و گیاهان بیشتری بکاریم و سعی کنیم آلودگی را کاهش دهیم، به طوری که همه فصول سهم مساوی را بدست آورند و جو آنطور که قرار است زیبا باشد. در این روزها این وظیفه ماست که از طبیعت و محیط زیست خود محافظت کنیم.نتیجه گیری برای انشا درباره بهار
در نتیجه، فصل بهار قطعاً بهترین فصل در هرجای کره زمین است. بسیاری از فعالیت ها را می توان به راحتی در فصل بهار انجام داد. این به دلیل آب و هوای دلپذیر و خوشایند در این زمان از سال است. بدون تردید، می توان بهار را به عنوان ملکه تمام فصول نامید.
**
مطلب مشابه: انشا آزاد مقاطع مختلف تحصیلی (20 انشا با موضوعات آزاد)
مطلب مشابه: انشا باران؛ متن 7 انشا با موضوع باران برای پایه های مختلف
انشا درباره بهار و زیبایی های آن
مقدمه: بهار فصل شکفتن لالههای واژگون و درواقع جشن طبیعت است که آدمی را به طبیعت میکشاند. در فصل بهار عطر شکوفهها در هوا میپیچد و بوتهها گل میدهند و گلها هم لباسهای رنگارنگی به تن کرده و زیبایی خدادادیشان را به رخ میکشند. تمامی درختان که از سرمای زمستان به ستوه آمدهاند، سبزپوش شده و طبیعت به قدری زیبا و چشم نواز میشود که چشمهای هرکسی را به خود خیره میکند.
بهار فصل تراوت و تازگی بوده و در این فصل که فصل آغاز و نو شدن است، پرندگان از لانههای خود بیرون آمده و در همه جا از شوق رسیدن بهار، نغمه سرایی میکنند. در این فصل از چهار فصل، زمین انگار که دوباره زنده شده و جانی تازه به خود میگیرد.
بدنه انشا در مورد بهار: از زیباییهای بهار هرچقدر گفته شود، کم است؛ زیرا با فرا رسیدن این فصل، شور و شوقی وصف نشدنی به وجود آمده و حال و هوای خوشی نیز به ارمغان میآید. رودخانههای پرخروش یا بارانهای گاو بی گاه در فصل بهار و رنگین کمانی که بعد از باران پیدا میشود، لذت قدم زدن در کنار درختان جنگل و رودخانه را چند برابر میکند.
آسمان آبی بهار و گلهای رنگارنگی که در بوستانها وجود دارد، باعث شده کودکان عاشق پارک و گردش شوند و همواره به این فکر باشند که به بیرون از خانه بروند تا زیبایی بهار را ببینند.نوروز نماد روزهای زیبا و تازه مثل بهار و شکفتن گلها است که پس از برفهای زمستانی پا به میدان میگذارد. آب و هوای بهار هیچ گاه ثابت نبوده و همیشه در حال تغییر است؛ گاه بارانی و سرد و گاه بسیار گرم ولی به کمک این بارانها میتوانیم شاهد تابستان پرباری باشیم. در فصل بهار، طبیعت وارد چالش جدیدی میشود و نوید شروع دوباره را به انسانها و تمامی موجودات زنده دیگر میدهد.
همه چیز بهار آن قدر دل انگیز و زیبا است که در این چند خط نمیگنجد ولی باید گفت که تنها پیام اصلی آن عشق و شادمانی و شکفتن است. دانههایی که در دل زمین وجود دارند، در فصل بهار روانه آسمان میشوند و سر از خاک بیرون میآورند و کوههایی که در فصل زمستان پر از برف بودند، با تابش نور خورشید، چنان رودهایی را از آنها به راه میافتد که دیدنی است.
طبیعت زیبا، نشان از بزرگی خداوند بوده که با باید بدین وسیله به گونهای زندگی کنیم که حضور خداوند را از یاد نبریم و بدانیم که هر نعمتی که ما داریم نشان از بزرگی خداوند است. بهار به ما یاد میدهد که پس از هر سختی آسانی است؛ زیرا بعد از زمستانی سخت بهاری دلپذیر، بر پیش روی ما قرار گفته است و نوید روزهای خوب را میدهد.
نتیجه گیری: وجود خداوند با این همه زیبایی نفس گیر طبیعت غیرقابل کتمان است و آدمی نباید این موضوع را فراموش کند که پشت هر سختی، راه آسانی هم وجود دارد که ما نمیتوانیم حتی حکمت آن را هم درک کنیم. در بهار باید مثل بهار غنچههایی زیبا بشکفیم و کینهها و بدی را دور بریزیم تا در سیاهی مطلق غرق نشویم. باید بدانیم که بهار اصلی در وجود ما، یعنی در دل ما است که باید دلمان بهاری باشد تا بتوانیم از پس روزهای سخت و طاقت فرسای زندگی بربیاییم و هیچگاه شکست نخوریم.
**
انشا ناب درمورد بهار
بهار زیباترین و طراوتبخشترین فصل سال است که با آمدنش، طبیعت نیز لباس تازهای میپوشد و زیباییهای بیشماری را به نمایش میگذارد.
یکی از زیباترین مناظر بهار، شکوفههای رنگارنگ درختان است. با آغاز بهار، درختانی مانند سیب، گلابی، آلبالو و بادام به شکوفایی میرسند و شاخههایشان پوشیده از شکوفههای صورتی و سفید میشود. دیدن این شکوفههای زیبا که در نسیم ملایم بهاری تکان میخورند، نشاطبخش است.
بهار فصل سبز شدن مجدد چمنها و چمنزارها نیز هست. با بارش باران های بهاری، چمنها شروع به رویش میکنند و سبزی و طراوت خود را بازمییابند. قدم زدن و دراز کشیدن روی چمنهای سبز و تازه لذتبخش است.
صدای آواز پرندگان نیز از دیگر زیباییهای بهار محسوب میشود. با آمدن بهار، پرندگانی مانند گنجشک، بلبل، قمری و… با آواز دلنشین خود، طراوت ویژهای به محیط میبخشند. سعدی نیز در شعری زیبا اینگونه به این موضوع اشاره میکند:
بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق
نه کم از بلبل مستی تو، بنال ای هشیاربهار فصل گرم شدن هوا نیز هست. با بهار، روزها گرمتر میشود و میتوان لباسهای سبکتری پوشید. این گرما موجب نشاط و سرزندگی بیشتر در انسان و طبیعت میشود.
در بهار، روزها بسیار بلند و شبها کوتاه میشود. روزهای بلند بهار موجب میشود بتوان فعالیتهای بیشتری انجام داد. همچنین نور بیشتر آفتاب موجب رشد و نمو گیاهان و درختان میشود.
بهار آغاز فصل رویش و باروری در طبیعت به شمار میرود. در این فصل، گیاهان و درختان شروع به رویش و باروری میکنند تا محصولاتی شامل میوه، غلات و سبزیجات را برای انسان و سایر موجودات فراهم نمایند.
با آمدن بهار، جانورانی مانند خرس، روباه، آهو و خرگوش نیز از خواب زمستانی بیدار میشوند و به طبیعت بازمیگردند. دیدن این جانوران در حال پرسه زدن و بازی کردن، منظرهای دلانگیز است.
هوای تازه و پاک و نسیم ملایم بهار موجب سرزندگی و نشاط در انسان و طبیعت میشود. عطر گلهایی مانند یاس، نرگس و گل محمدی نیز بوی مطبوعی به فضای بهار میدهد. سعدی در شعری دیگر در این باره میگوید:
مژدگانی که گل از غنچه برون میآید
صد هزار اقچه بریزند درختان بهاربهطور کلی، بهار فصلی پر از زیبایی، طراوت و نشاط است که با آمدنش همهچیز نو میشود. امیدوارم امسال نیز بتوانم در کنار خانوادهام از زیباییهای بیشمار این فصل بهاری بهرهمند شوم.
**
مطلب مشابه: انشا بازگشایی مدارس؛ 10 انشا باز شدن مدرسه و ماه مهر
مطلب مشابه: انشا درباره پدر / 12 انشا جدید درباره پدر پایه های مختلف تحصیلی
انشا در مورد بهار و دید و بازدیدهای عید نوروز
صبح روز اول بهار، شروع سال و نوروز همیشه روزی متفاوت است. حمام و نظافت در روز قبل به طور کامل انجام شده است و امروز تنها کاری که داریم این است که لباسهای نو و اتو شدهمان را بپوشیم و به دیدار بزرگترها برویم.
خانه بعضی از بزرگترها مثل پدربزرگ و مادربزرگ فوق العاده است. ماچ و بوسههایی که رد و بدل میشود و عیدی تا نخورده که از لای قرآن بیرون میآید و مستقیم به جیب ما سر میخورد و گفتگو و حال و احوال هم دلنشین است؛ چون از دل ما بر میآید؛ اما رفت و آمد از یک وقتی دیگر تکراری میشود و جلوه نخست خود را ندارد؛ مخصوصا که در خانه بعضیها مهمانان دیگری هم حضور دارند و در بدو ورود به خانه آنها سریال پر تکرار سلام و احوال پرسی آغاز میشود.
آن کسی زرنگتر است که بتواند چند جمله سلام و احوالپرسی را بدون آن که تکراری باشد و اشتباه کند، پشت سر هم با صاحبخانه و مهمانان آنها رد و بدل کند. از همه مهمتر این که جواب احوالپرسیها هم نباید با تأخیر یا تکراری باشد. جملاتی مانند «سال نو مبارک» و «عیدتون مبارک» هم که حتما باید در میان این جملات باشد!
سختترین کار در این قسمت بوسیدن افراد حاضر در مهمانی است. بعضی افراد گونه راست و چپ و دوباره راست را میبوسند. سیستم بعضیها چپ، راست، چپ است. بعضی دیگر هم، که دلم خیلی از دستشان پر است، بعد از دو تا بوس بر روی دو گونه عقب میروند و آن بیچاری را که خیز برداشته تا سومین بوس را بر گونه طرف مقابل بچسباند، خجالت میدهند. آن وقت است که آدم نمیداند گل قالی را بشمارد یا کریستالهای لوستر را! قدیمیها گفتهاند: «خدا هیچ جوانی را بور نکند.» (بور به معنی خجالت زده و شرمسار است.)
وقتی از صحبتهای مهمانی از «چه خبر؟» به «دیگه چه خبر» میرسد، لذت بخش ترین کار این است که آدم گوشی تلفن همراهش را از جیب دربیاورد و سری به دنیای مجازی بزند؛ اما اخم و لب گزیدن پدر و مادر دقیقا این معنی را میرساند که: «خجالت بکش! مگه نگفتم توی مهمونی گوشی موبایل باید توی غلاف باشه؟» و گوشی به همان جا که بوده بازمیگردد.
به هر حال دید و بازدید عید هم یک روزی تمام میشود و عیش سیزدهم فروردین یا همان سیزده به در خودمان یا با باد و باران خراب میشود یا با این فکر که برای مدرسه فردا هیچ کاری نکردهام و لباسهای مدرسهام را هم تمیز و آماده نکردهام یا این که اصلا برنامه فردای مدرسه چه بود؟ صبح روز چهاردهم فروردین هم بالاخره با تمام کسالتش تمام میشود و همه چیز به روال عادی خود بازمیگردد.
**
انشا درباره بهار و رستاخیز
فصل بهار با نو شدن طبیعت عطر خوش شکوفهها و نوعی شادی حاصل از زایش دوباره جهان است. خداحافظی با لباسهای ضخیم که حرکت را برای آدم سخت میکند و سلام به لباسهای رنگین نازک، حس خوب سبکی به انسان میدهد و این حقیقت را یادآوری میکند که روزی از این جهان با حس سنگینی و بیماری دوران کهنسالی از دنیا میرویم و دوباره با حسی سبکبار و آزاد و رها در جهانی دیگر سر برمیآوریم.
بهار از آن فصلهایی است که زیر و بم و بالا و پایین بسیاری دارد. اتفاقات دلچسب و دلنشین یا ناراحت کننده و غصه آور را با هم دارد. دلخوشیهای بهاری از چند روز قبل از آن، یعنی از آخرین روز حضور در مدرسه، شروع میشود. روزی که دانشآموزان یکی در میان به مدرسه آمده اند و معلم نمیتواند درس بدهد. بنابراین شیطنتش گل میکند و پیشنهاد میکند با هم بازی کنیم.
چهره بشاش معلم پس از آن همه درس دادنها و درس پرسیدنهای کسالت آور و برق چشمانش که در هنگام بازی دیده میشود حس جالبی دارد؛ به ویژه که میدانیم این آخرین باری است که در مدرسه قرار است این قدر به ما خوش بگذرد و از سال جدید دوباره همان کارهای تکراری را پیش رو خواهیم داشت.
**
انشا درباره توصیف فصل بهار برای کودکان
بهار نخستین فصل هر سال است و سه ماه به نام های فروردین، اردیبهشت و خرداد دارد.
ما ایرانیان شروع فصل بهار و سال جدید را نوروز می نامیم و آن را جشن می گیریم، یکی از رسم های این جشن باز کردن سفره ی هفت سین است، در این سفره وسایلی چیده می شود که با حرف سین شروع می شوند و هر کدام نماد چیزی هستند مثلا سیب نماد سلامتی و زیبایی است، سنجد نماد سنجیده عمل کردن، سبزه نماد شروع دوباره و سرسبزی و خرمی، سمنو نماد قدرت و خیر و برکت، سرکه نماد تسلیم و رضایت، سماق نماد صبر و بردباری و سیر نشانه ی قناعت است.
از رسم های دیگر جشن نوروز رفتن به خانه های یکدیگر، عیدی دادن، پوشیدن لباس های نو،رفتن به مسافرت و… است.
این جشن با شکوه 13 روز طول می کشد و روز سیزدهم را که به آن سیزده بدر می گوییم به طبیعت می رویم، سیزده بدر روز پایان جشن نوروز می باشد.
فصل بهار آغاز زندگی دوباره ی طبیعت است، درختان که در فصل زمستان همه ی برگ های شان را از دست داده بودند جان می گیرند و دوباره پوشیده از برگ های نو می شوند، کوه ها و دشت ها سر سبز شده و گل های وحشی رنگارنگ در همه جا می روید.
درختان میوه در اوایل فصل بهار پر از شکوفه های سفید و صورتی می شوند که این شکوفه ها بعدا تبدیل به میوه خواهند شد.
بهار که از راه می رسد بسیاری از حیواناتی که به خواب زمستانی رفته بودند از خواب بیدار می شوند و دوباره زندگی و تلاش را شروع می کنند بسیاری از پرنده ها هم که در فصل زمستان مهاجرت کرده بودند دوباره به محل زندگی شان باز می گردند.
هوای بهار بسیار دلپذیر است هوای خنک با باران های رگباری زیبا و شبنم صبحگاهی که روی شاخ و برگ گل ها می نشیند هر موجودی را به وجد می آورد.
در فصل بهار رود خانه ها بر اثر آب شدن یخ و برف کوها و بارش باران، پر آب می شوند و دشت و صحرا را سیراب و سرسبز می کنند، بعضی از گیاهان دارویی مانند آویشن، چای کوهی، پونه کوهی، سیر کوهی و…. در این فصل در کوه ها و دشت ها می رویند که فواید بسیاری برای ما دارند و برخی از ما هر سال در بهار برای چیدن و جمع آوری آن ها به طبیعت می رویم.
اردیبهشت همان طور که از نامش پیداست همه جا مثل بهشت زیبا می شود در این ماه در شهر کاشان و چند شهر دیگر کشور مان مراسم گلاب گیری برگزار می شود، در این مراسم از گل های خوش عطر سرخ محمدی که کاشته شده است گلاب تهیه می کنند.
فصل بهار میوه های خوشمزه ای مثل چاقاله بادام، گوجه سبز، توت فرنگی و انواع سیب مخصوصا سیب گلاب با عطر بسیار دلپذیر دارد، از میوه های زمستانی هم تا اواسط فصل بهار می توانیم استفاده کنیم و از خوردن شان لذت ببریم.
**
مطلب مشابه: انشا درباره مدرسه / 10 انشای مدرسه برای پایه های مختلف
انشای درباره بهار برای پایه چهارم
فصل بهار در میان فصل های سال به عنوان زیباترین فصل شناخته شده است و بسیاری از ما عاشق این فصل قشنگ هستیم چون طبیعت بعد از تحمل چند ماه خشکی و سرما دوباره جان تازه می گیرد و سبز می شود.
در فصل بهار به هر طرف نگاه می کنیم زیبایی می بینیم، مثلا درختان میوه شکوفه می دهند، برف ها آب می شوند، پرنده ها شاد و خوشحال در آسمان پرواز می کنند، نور خورشید گرمای بیشتری پخش می کند و همه جا بوی گل می دهد.
در فصل بهار حیواناتی که در زمستان به خواب زمستانی رفته اند بیدار می شوند و طبیعت جنب و جوش بیشتری پیدا می کند زیرا در فصل سرما همه چیز در سکوت و آرامش بوده است اما با آمدن بهار این سکوت به هیاهو تبدیل می شود.
با آمدن بهار عید نوروز هم می آید و ما بچه ها همگی عاشق روزهای عید هستیم چون مدام به مهمانی رفته و به خانه مان مهمان می آید، گاهی هم در طول تعطیلات به مسافرت می رویم که خیلی خوش می گذرد.
من فصل بهار را دوست دارم چون به من حس سر زندگی می دهد و احساس می کنم همه چیز رنگ دیگری به خود گرفته است. همچنین بزرگترها بیشتر لبخند می زنند و آمدن بهار را به هم تبریک می گویند.
**
انشای کوتاه درباره بهار برای پایه پنجم
هنوز اسفند ماه است اما به نظر می رسد بهار آرام آرام به شهر ما رسیده است و بوی گل و شکوفه هایش همه جا را پر کرده است.
من روزهای پایانی سال را خیلی دوست دارم چون نوید آمدن بهار و یک سال جدید را می دهند و به ما می گویند زمستان هر چقدر هم سرد و طولانی باشد سرانجام با آمدن بهار بساطش را جمع می کند و می رود.
بهار که می شود جوانه ها از دل خاک بیرون می آیند و به هوای تازه و بهاری سلام می کنند. حیوانات از خواب زمستانی بیدار شده و شروع به جست و خیز در طبیعت می کنند، پرندگان نیز که در زمستان مدام در لانه های خود می خوابیدند شروع به پرواز در آسمان کرده و با آواز خوانی خود ما را شاد می کنند.
ما نیز در فصل بهار و با آغاز سال جدید لباس های نوی خود را به تن کرده و به استقبال عید نوروز می رویم تا این اتفاق قشنگ را جشن بگیریم.
یکی از زیبایی های بهار این است که درختان سبز می شوند و شکوفه می دهند. در اولین روزهای بهاری وقتی وارد باغ پدربزرگم می شوم انگار وارد بهشت شده ام چون به هر جا نگاه می کنم شکوفه های سفید و صورتی به چشم می خورد و زنبورهای عسل در میان درختان این سو و آن سو می روند.
به نظرم بهار در کنار همه زیبایی هایش به ما می گوید که سختی های زندگی هیچ وقت برای همیشه باقی نمی مانند و ما باید به امید آمدن بهار زندگی مان این سختی ها را تحمل کنیم.
مطلب مشابه: انشا درباره تابستان { 10 انشا جدید تابستان برای پایه های مختلف }
مطلب مشابه: انشا درباره ماه محرم [ 5 انشا ماه محرم برای پایه های مختلف تحصیلی ]