انشا درباره شهید (7 انشا جدید درباره شهادت برای پایه های مختلف)

شهید، واژه ای است که با خود بار معنایی عمیق و ارزشمندی را به همراه دارد. شهید به فردی اطلاق می شود که در راه دفاع از وطن، ارزش ها و آرمان های انسانی جان خود را فدای می کند. این افراد با ایثار و فداکاری خود، نه تنها جان خود را از دست می دهند، بلکه یاد و خاطره شان در دل ها و ذهن ها باقی می ماند. شهیدان نماد شجاعت، ایستادگی و عشق به میهن هستند و داستان های زندگی و شهادت آن ها الهام بخش نسل های آینده می شود.

در ادامه مجموعه ای از انشاهایی درباره ی شهید سردار سلیمانی، انشا درباره خون شهیدان، انشا در مورد خاطرات شهدا، انشا کودکانه درباره سردار سلیمانی و شهادت ایشان، انشای ساده درباره شهیدان برای کلاس چهارم دبستان و انشای کودکانه درباره شهدا برای کلاس پنجم دبستان را برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم.

انشا درباره شهید سردار سلیمانی

مقدمه: در این دنیای پر از ظلم و ستم یافتن فردی که در مقابل بدی‌ها قد علم کند بسیار سخت است. کسی که از هیچ دشمنی نهراسد و تنها ترسش از خداوند باشد. شجاع و دلیرانه به جنگ دشمنان اسلام و ظلم ستیزان برود و در آخر نیز جانش را در این راه فدا کند.

بدنه:

همه ما جمله معروف ما ملت امام حسینیم را شنیده‌ایم. جمله‌ای که در جای جای شهر کنار عکس سردار دلها می‌بینیم. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی نماد رشادت و حق جویی مظلومین عالم بود. او نه تنها دل‌ها را در ایران بلکه در اقصی نقاط این کره خاکی نیز ربوده بود.

سرداری که تواضع، فروتنی و رشادت را از دوستان و یارانش در جنگ هشت ساله دفاع مقدس به یادگار برده بود. آری، چه زیباست اینگونه رفاقت‌ها. سردارها سال‌ها پس از جنگ و شهادت سرداران خرازی، همت، کاظمی و … طاقت ماندن نیاورد و به آن‌ها پیوست.

مگر آرزویی زیباتر از شهادت در راه خدا داریم. چه مناجات‌هایی را سردار دلها در بحبوحه جنگ در سوریه با خدا انجام داد و در آخر نیز به آرزویش رسید.

او مرد میدان جنگ بود. شخصی که با ذکاوت، هوشمندی و تجربه بالایش بسیاری از نقشه‌های دشمن پلید را خنثی کرد. داعشی‌ها را به درک واصل کرد و از جان و مال مردم عزیز کشورمان در خارج از مرزهای ایران دفاع کرد.

لحظه‌ای پیش خود تصور کنید اگر سردار سلیمانی و مدافعین حرم در بیرون از مرزها به جنگ با داعشی‌ها نمی‌رفتند چه می‌شد. این انسان‌های تندرو و نا اهل چه بلایی بر سر کشورمان می‌آوردند. سردار حاج قاسم سلیمانی خاری در چشم همه مستکبران جهان بود. شهادت سردار آن هم اینطور مظلومانه به همراه دوست و یار شفیقش ابومهدی مهندس افتخاری برای مردم ایران و عراق بود.

هر کسی لیاقت تشییع جنازه‌ای همچون سردار سلیمانی را ندارد.

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد

نتیجه گیری:

خون سردار در رگ هر ایرانی جاری است. هر دشمنی که جسارت به خاک وطن نماید هر یک از این جوانان سرداری خواهند شد و به مقابله با آن خواهند پرداخت. این خاک خاک ایران است و سال‌هاست سرداران رشید همچون سلیمانی را تقدیم کرده است.

مطلب مشابه: انشا درباره پدر / 12 انشا جدید درباره پدر پایه های مختلف تحصیلی

انشا درباره خون شهیدان

مقدمه: چه بسیار انسانهای شریفی که از جان و مال و زندگی خود گذشتند تا من و دیگران در راحت و آرامش باشند، ولی در عوض مردم این کشور به جای محافظت از خون شهیدان بر رویش پا گذاشتند و هیچ قدرش را ندانستند. این عارفان و بزرگان دنیا را به اهلش واگذار کردند و به عقبی شتافتند یادشان جاوید باد.

بدنه: این کشوربا خون و شهادت به این جایگاه رسیده و هیچ قدرتی نمی تواند ان مقام را از این کشور بگیرد. خون شهید ما ارزنده ترین چیزی است که مردم وطن باید از آن به خوبی مراقبت کنند. برای حفظ و پاسداری هر صندلی مدیریت و ریاست 70 نفر شهید شده اند و غافل اند کسانی که روی آن تکیه می زنند و هدف و کار اصلی را از یاد می برند.

جوانان کم سن و سال و خانواده دار از تمامی داشته های خود گذشتند تا وطن و اهداف انقلاب و اسلام پابرجای بماند. اما گروهی فرصت طلب این فداکاری را نادیده گرفتند و پا روی این قطرات درخشان گذاشتند و از همه چیز به راحتی گذشتند.

کشور را غارت کردند و فرزندان خود را به کشورهای غربی فرستادند و همه چیز را به راحتی کنار گذاشتند. زود یادشان رفت که چه جوانانی شهید شدند و چه مادرانی داغدار شدند و چه نوعروسانی که در اوج جوانی همسران خود را از دست دادند.

اما خون شهید را به بازیچه حرف کردند و برای خواسته های مادی و بی ارزش دنیایی تلاش کردند. چه بسیار شهدایی که در اسارت و بی غسل و کفن به خاک سپرده شدند و چون مولایشان حسین سرشان بریده شد تا وطن بر قرار باشد و من و تو در آرامش باشیم.

کاش کمی به خودمان بیاییم و از خون این عزیزان محافظت کنیم و در راه رشد و تعالی کشوری که روزهای سخت فراوان دیده تلاش کنیم.

نتیچه گیری: ما مردم ایران همگی در مقابل خون شهیدان مسئول هستیم. هیچ کس جانش را از سر راه پیدا نکرده است. باید در مقابل بیت المال، مال و حق مردم مظلوم و پایین دست کمی احساس به خرج دهیم و همه چیز را برای خودمان نخواهیم.

روی سخنم به مردان رده بالای کشور است که برای خود مال و منال و ثروت اندوخته کردند. کاش بدانند اگر این شهدا نمی رفتند ، کشور زیر پای صدام و امریکا له شده بود و یکی چون تو مسئول بی وجدان نمی توانست این همه مال و منال داشته باشد.

**

انشا درباره مردانگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی

مقدمه: مردی که خواب را از امریکا و اسرائیل گرفته بود و از ترس نمی توانستند راحت بخوابند. مردی که طومار داعش را در هم پیچید و قبل از فروپاشی این قوم فاسد و فاسق مژده فروپاشی آنها را داد. این مرد میدان بود که خاورمیانه را از دست باغبان داعش نجات داد. مردی از دیار کریمان و پر از مهر و محبت نسبت به فرزندان شهدا و مادران شهید.

بدنه: شهید و سردار بزرگ اسلام در ۱۳ دی ماه سال ۱۳۹۸ در یک حمله تروریستی در فرودگاه بغداد توسط پهپادهای امریکایی هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. او که نام شهیدش عظمتش را دوچندان کرد را خوب می شناسید، مردی که از جوانی و نوجوانی در میان سپاه رشد کرده بود و به علت وفاداری و تدبیر و بزرگی به عنوان فرمانده سپاه قدس یا سپاه برون مرزی کشور مان انتخاب شده بود. او در بسیاری از حملات سوریه به عنوان مشاور ارشد حضور داشت، توانست داعش و مخالفان حکومت مردمی بشار اسد را از میان بردارد.

او توانست درمیان خانواده های سوری جایگاهی خوب و خاص بیابد. او یک مکتب و یک مذهب بود، مذهبی که در آن خون خواهی و حمایت از مظلوم از حفظ خون شهید کمتر نیست. دینی که اگر در هر جای دنیا مسلمانی در درد و ناراحتی باشد، قرار از او گرفته می شود و دیگر توانی برایش نمی ماند. هرجا خط قرمز شیعه و مسلمان رعایت نشود، امثال شهید سلیمانی قد علم می کنند و می شتابند.

او فرمانده حلب و سوریه و کربلا و دمشق و ایران و چچن و همه مسلمانان جهان بود. مردی که شعارش درد بود و مظلوم، همه عمرش در خاک و خون و کوه و کمر گذشت و کس ندانست. او مردی ساده پوش و عاشق شهادت و مرام شهادت بود. تمام دارایی او یک ساعت و یک قران در جیب بود و یک انگشتر که در حین قطع دستش هنوز با او بود. مردی بزرگ از تبار یاران سبز حسین که تا آخر عاشورایی بود و شهید شد.

نتیجه گیری: سردار بزرگ شهید قاسم سلیمانی یک مکتب بزرگ است که همه ما باید در حفظ و ارزش دهی به ان بکوشیم. او همه عمرش را در راه دفاع از مظلوم فدا کرد تا حق هیچ مظلومی تباه نشود. بر ما واجب است که چون او در راه اعتلای فرهنگ حمایت از مظلوم تلاش کنیم.

مطلب مشابه: انشا درباره مادر / 12 انشا جدید موضوع مادر پایه های مختلف

انشا در مورد خاطرات شهدا

مقدمه: چه گل های پرپری که از دیار خون و شهادت بی سر آمدند و به جایگاه ابدی شتافتند. چه جوانانی که در خاک و خون غلطیدند و کسی قدر ندانست. چه مردان بی ادعایی که برای یک وجب خاک سرشان بر سینه رفت و در مقابل چه مردانی که دستشان به ثروت انبوه رسید و همه چیز را زیر پا گذاشتند.

بدنه: مادری در فیلم شیار هنوز رادیو به کمر دارد و دیگری هر جمعه به معراج شهدا می رود تا شاید اثری و نشانی از فرزند شهیدش برسد. هر روز برایش حرف می زند و منتظر است. در مقابل زنانی فاحش و بد حجاب در خیابان پرسه می زنند و با هزار ناز و ادا گناه جمع می کنند.

گروهی دست به جیب مردم می برند و دزدی می کنند و یادشان رفته که گروه غواص چگونه دست بسته به شهادت رسیدند. یادشان رفته زنده زنده زبان فرماندهان را بریدند و همچنان با زبان خوش مردم را چپاول می کنند. این رسم محافظت از خون شهیدان است؟

چه شد ان همه قسم و آیه و وصیّت شهیدان، چرا این قدر زود فراموش کردید که دشمن تا کجا امده بود. ناموس و وطن را با خون معامله کردند و رفتند در قبالش دیدند که شما گروه از خدا بی خبر همه چیز را برای خود می خواهید و از روی مردم و خانواده و پدر و مادر شهید شرمنده نیستید.

چرا فرزندان شما در جبه نبودند و نمی روند. خون شهید قطره قطره آتش می شود و در روز قیامت دامن شما را خواهد گرفت. خون شهید یک تکه از بهشت است که باید از ان به خوبی و در حد اعلا مراقبت شود . خداوند ما را نخواهد بخشید که دیگران زندگی خود را فدا کردند و ما قدر ندانستیم.

**

انشا کودکانه درباره سردار سلیمانی و شهادت ایشان

مقدمه: شهادت هنر مردان خداست و نصیب هر کس نمی شود. شهید سردار سلیمانی از جمله مدان مبارزی بود که درمیان مردم جایگاه خاصی داشت. او که خار چشم دشمن بود همواره با شعر دادخواهی از مظلوم به تمام دنیا درس آزادگی و دینداری آموخت.

بدنه: شهید سلیمانی از قبیله کربلا و از تبار عاشورا بود که نتوانست ظلم و ستم را تاب بیاورد. مردی از تبار بدر و حنین و تبوک و خندق که چون مولا علی ( ع) در سحرگاهی تاریک به دست مارهای زخمی از دست اسلام به درجه رفیع شهادت رسید. رسم کوفیان و بغدادیان این است که مهمان دعوت می کنند و قاتلش می شوند. این چه رسم ناجوانمردانه ای است که با مردان خدا می کنید. مسلم را، حسین را و این بار شهید سلیمانی، چگونه رسم مهمان نوازی را رها می کنید.

این مجاهد نستوه تمام عمر و جوانی خود را را در راه اعتلای وطن و دین و خون خواهی و طرف داری از مظلوم سپری کرد و کسی ندانست که از کجا بود و به کجا رفت. مردی که همدم و همراه کودک سوری بود و رفیق مادر شهید ایرانی و همراه و مطیع رهبر. مردی که جمهوری اسلامی را چون حرمی مطهر دوست می داشت و مقدس مس دانست. او در تمام معادلات خاورمیانه نقشی اصلی و اساسی داشت و هیچ وقت برای خودش چیزی نخواست.

او سربازی مطیع و جان نثاری عاشق برای وطن بود. هم رزمانش او را چون جان دوست می داشتند و رفیق و دوستشان بود. او که همه عمر در راه کوهستان و رفت و آمد بود، مدت ها توسط ظالمان و دشمنانش تحت نظر بود و سرانجام در سحرگاهی به طرز دردناکی چون مولای شهیدش به شهادت رسید. او مردی بزرگ و اهل نماز شب بود و در هر حال و شرایط نمازش ترک نشد. تاریخ معاصر ما دیگر چون اویی نخواهد داشت و تا همیشه یادش در دلها جاوید است.

نتیجه گیری: تو یک نفر نبودی، تو یک ملت، دین، دنیا و شاید یک تاریخ عظیم که تا همیشه در دل و ذهن ما و مردم مظلوم دنیا ماندگار شدی؟ شهید سلیمانی بسیار بزرگتر از سردار سلیمانی شد. حال هر کودک لبنانی هم با شنیدن نامش اشک می ریزد. فرودگاه بغداد تا همیشه شرمنده تو خواهد بود وتو ماندگار ترین مهمانی شد که تا همیشه در آنجا ماندگار شدی.

مطلب مشابه: انشا درباره مدرسه / 10 انشای مدرسه برای پایه های مختلف

انشای ساده درباره شهیدان برای کلاس چهارم دبستان

شهیدان انسان های بزرگی هستند که از جان خود برای دفاع از کشور و هم وطنان خود گذشته اند و در میدان های جنگ حق علیه باطل به شهادت رسیده اند. آن ها زنده هستند و در بهشت جایگاه بسیار خوبی دارند.

مردم ایران طی هشت سال دفاع مقدس شهیدان زیادی تقدیم انقلاب و ایران کردند و این شهیدان با قطره قطره خون خود اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک ایران به دست اشغال گران بیفتد. ما اگر الان در امنیت به سر می بریم و کشور آزادی داریم مدیون خون شهدایی هستیم که چه در جنگ تحمیلی و چه در سال های بعد از آن به شیوه های مختلف جان خود را فدا کردند.

خانواده شهدا هم سهم بزرگی در این راه داشته اند زیرا خانواده ای که یکی از اعضایش در راه خداوند و اسلام به شهادت می رسد با وجود غم از دست دادن آن شهید هرگز اجازه نمی دهد دشمن غم و ناراحتی اش را ببیند و خوشحال شود.

مادرم می گوید در دوران دفاع مقدس مادرانی بودند که حتی چهار فرزند خود را به جبهه های جنگ می فرستادند و گاه سه یا چهار فرزندشان به شهادت می رسیدند اما آنان شیرزنانی بودند که با وجود کشته شدن فرزندان شان خم به ابرو نمی آوردند و همچنان در کنار اسلام و قرآن و انقلاب می ایستادند.

در حال حاضر نیز افراد زیادی به شکل های مختلف از جمله حملات تروریستی، دفاع از حرم و یا در نبرد با قاچاقچیان و افراد شرور به شهادت می رسند و به همه آن ها عنوان شهید داده می شود زیرا در راه مبارزه حق علیه باطل کشته شده اند.

**

انشای کودکانه درباره شهدا برای کلاس پنجم دبستان

سال گذشته در شب قدر یک شهید گمنام به مسجد محله ما آوردند و میان گریه و صلوات و احترام مردم آن را تشییع کردند. مردم احترام زیادی برای آن شهید گمنام قائل بودند و در پایان با دعا و گریه او را بدرقه کردند.

من فردای آن روز با مادرم درباره شهدا صحبت کردم. مادرم به من گفت که شهیدان ظاهرا آدم های عادی مثل ما هستند اما دل شان آن قدر بزرگ است که در فدا کردن جان خود برای نجات هم وطنان و پیروزی اسلام و انقلاب لحظه ای درنگ نمی کنند.

شهید گمنامی که در مسجد ما تشییع شد از شهدای گمنام دفاع مقدس بود و داخل تابوت او تنها چند استخوان قرار داشت و چون پلاک مشخصات او یافت نشده او را به عنوان شهید گمنام تشییع کردند. تا به حال در ایران عزیزمان شهدای زیادی خون خود را در راه دفاع از اسلام و مردم فدا کرده اند، مانند شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم، شهدای حملات تروریستی و غیره.

این شهیدان نیز درست مثل ما خانواده داشته اند و پدر و مادری که چشم انتظار آن ها بوده یا فرزندی که برای دیدن دوباره آن ها لحظه شماری می کرده است، آن ها نیز عاشق خانه و خانواده شان بوده اند اما حتی عشق به خانواده نیز مانع جان فشانی آن ها نشد زیرا دوست نداشتند خانواده خودشان و هیچ خانواده دیگری در اسارت و نا امنی زندگی کند.

آن ها به خاطر ما رفتند و به درجه رفیع شهادت رسیدند و ما زندگی و رفاه خود را مدیون آن ها هستیم، روح شان شاد باد.

مطلب مشابه: شعر درباره شهید / 30 شعر زیبا و احساسی درباره شهدا و شهادت

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا