انشا درباره دریا (10 انشا جدید موضوع دریا برای پایه های مختلف)

دریا، یکی از بزرگ ترین و شگفت انگیزترین نعمت های طبیعت است که همواره انسان ها را به خود جذب کرده و دنیایی از زیبایی، رمز و راز زندگی را در دل خود جای داده است. این پهنای وسیع آبی، نه تنها منبعیبرای تامین غذا و معیشت انسان هاست، بلکه به عنوان یک مکان آرامش بخش والهام بخش نیز شناخته می شود. صدای امواج دریا، نسیم ملایم و بوی نمکین آن، همگی حس آرامش و آزادی را به ما منتقل می کنند.

در ادامه مجموعه ای از انشا هایی درمورد دریا به سبک داستان، انشا درباره دریا ادبی و کوتاه، انشا ناب درمورد دریا را تویف کنید، انشا درباره توصیف دریا و ساحل، انشا درمورد دریا برای پایه نهم و انشا جان بخشی درباره بزرگی دریا و غروب آن و . . . را برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم با ما همراه باشید.

انشا درمورد دریا به سبک داستان

در یکی از سفرهایی که با خانواده به شمال رفته بودم یک روز تنهایی کنار دریا نشسته بودم. آرامش، سکوت، صدای موج ها و نسیم ملایمی که می‌ وزید و به صورتم می خورد واقعا قابل وصف نیست. غرق در خودم بودم و دائما به این فکر می کردم که چگونه رنگ دریا آبی است؟ و چرا خداوند مهربان دریا را به رنگ آبی آفریده است؟ و همچنین این همه زیبایی و عظمت دریا از کجا آمده است؟
در توصیف دریا هر کسی نظر خاص خودش را دارد ولی به نظر من دریا سراسر آرامش‌ است. مگر ممکن است کسی موج های پشت سر هم دریا و جوش و خروش آنها را ببیند، صدای پای دریا را بشنود و آرامش نگیرد؟ چه منظره زیبایی خلق می‌ شود زمانی که امواج به ساحل می‌ رسند و شن‌ های ساحل را می شوید و صدف ها را به ساحل هدیه می دهد؟ از دیدن غروب خورشید در کنار دریا نگویم که چقدر لذت بخش و زیبا است. فقط باید بر روی یکتخته سنگ نشست و به دریا خیره شد و عظمت خالق این همه زیبایی را ستایش کرد.
البته من از زمان کودکی دریا را دوست داشتم و همیشه برای رفتن به دریا دریا لحظه شماری می کردم. چه حس خوشایندی است وقتی پاها را روی شن‌ های گرم ساحل می‌گذاری و موج‌ های دریا به آرامی آنها را نوازش می‌کنند. وقتی که بچه تر بودم کنار دریا با شن‌ها، خانه زیبایی می‌ساختم و ساعت‌ ها مشغول ساختن آن می شدم. دریا یکی از مهربان ترین و پربرکت ترین ‌ترین نعمت‌ های خداوند است که آرامش را به ما هدیه می دهد. دریا خیلی زیبا است و من خاطرات خوش و خوبی از آن دارم.
بهترین خاطرات من در سفرهایی است که به دریا رفته و کنار آن قدم زده و کم کم شروع به دویدن کرده ام. واقعاً که زیباست و خیلی لذت‌ بخش است. با دیدن این همه عظمت و زیبایی جهان پروردگارمان را شکر کنیم و قدر نعمت‌ های بی دریغ آن را بدانیم. بیایید سعی کنیم در حفظ پاکیزگی و نگهداری دریا بیش از پیش تلاش کنیم و مراقب زیبایی های آن باشیم. کاش زباله ها را در دریا نریزیم و زباله هایی که دیگران در دریا می ریزند را جمع کنیم. طبیعت مال همه است و باید در نگهداری آن کوشا باشیم.

**

انشا درباره دریا (10 انشا جدید موضوع دریا برای پایه های مختلف)

انشا درباره دریا ادبی و کوتاه

نمی دانم خدا در خلقت دریا چه چیزی قرار داده که سراسر آرامش محض، زیبایی و شکوه است. با شنیدن اسم دریا، آبی نیلگون و بی انتها با موج های زیبایش در ذهن همه نقش می بندد، اما این تمام زیبایی دریا نیست تماشای تلالو خورشید صبحگاهی و غروب آفتاب که کم کم از پهنای آسمان رخت می بنند و در دریای آبی غرق می شود چشم نوازترین منظره ای است که می توان دید. بر ساحل نشتن و تماشای این همه عظمت و زیبایی ما را با خود به عمق دریا می برد. در برابر عظمت آبی دریا کلمات قاصرند تنها می توان تماشا کرد و تماشا خروش موج ها برای رسیدن به ساحل، تلاش مرغ دریا برای بقا ، مرد ماهیگیر با تور ماهی هایش، صدف هایی که سوار بر موج به ساحل رسیده اند و قایقی خسته که با موج ها تکان می خورد. دریا یعنی امید ،زندگی ،آرامش و شکوه بر ساحل بنشینید و ناظر این همه زیبایی باشید و سر تعظیم دربرابر پرودگار فرود بیاورید.

**

مطلب مشابه: انشا آزاد مقاطع مختلف تحصیلی (20 انشا با موضوعات آزاد)

انشا ناب درمورد دریا را توصیف کنید

مقدمه: خداوند روزی که دریا را می آفرید، انگار مدادی آبی به دست داشت و با عشق تمام آن را می کشید. مکانی رویایی همراه با همسایگانی سبز و درختانی عاشق. دریا را که می بینم انگار خدا در همین حوالی است. موج بی نظیرش، صدف رنگارنگ و قایق های بی تابش، مردان دریا خوب می دانند که دریا محل عاشق شدن و دل دادن به خورشید است جایی که دریا به افق می پیوندد و خورشید عروس می شود. جایی که محفل عاشقی برپاست. من کنار دریا می ایستم و از خدای دریا لذت می برم.

بدنه: دریا ای مواج بی کران، تمام آبی بیکرانت را به قایق ها سپرده ای، همان قایق زیبای سهراب، تنت زخمی پاروهای دوران است. آب زلال بی انتها، آبی پر حرف، دوستت دارم. در حوالی ساحل نرم تو بود که قایق خاطره را به آب انداختم و عاشق پرنده مهاجر شدم. ای پاک ترین و زلال ترین. هر بار که تو را دیدم دست به دست خورشید بودی. چه زیباست عروس دریایی تو و چه نقاش حرفه ای موجودات را نقاشی کرده.

کف تو مانند یک فرش دست بافت است. سبز و قرمز و بنفش و هزار رنگ. چه ماهیانی، نهنگی، ستاره ای، موجودات رنگارنگ و پر عظمتی، خدای خودت می داند که تو چه قدر بزرگی که تو را چنین جذاب و زیبا خلق کرده است. ای همه لطف و نعمت خدا، ای پر از عشق و خاطره و مهربانی. تمام روزهایی که در کنارت بودم، برایم خاطره شد. دفتر شعرم همه از تو پر شد. دریا ، دریا ای عشق نایاب، ای همدم تنهایی. ای همه وجود من …صاف و زلال و پر آب بمان تا دنیا شاداب بماند.

نتیجه گیری: دریا این زلال بی همتا را چون نعمت های دیگر خداوند پاس بداریم تا با وجودش جهان سرسبز و شاداب باشد. زباله دانش نکنید و ماهی ها و موجوداتش را از بین نبرید. این نعمت بی حد و اندازه را چون تن خویش دوست بدارید تا آیندگان هم استفاده کنند. قدردانی از نعمت ها موجب فراوانی نعمت است. خدایا شکرت که دریا را دادی و از ان بهره می بریم.

**

انشا خاص در مورد دریا و توصیف زیبایی های آن

تماشای دریا این وسعت بی انتها، سراسر زیبایی است، صدای خروش موج هایی که با شتاب خود را بر سنگ ها ساحل می کوبند آرامش محض است.تلاقی رنگ زیبای دریا با غروب خورشید منظره ای پدید می آورد که هر ببینده ای را مجذوب خود می کند.نشستن روی شن های نرم که کمی نور خورشید به آن گرما داده در ساحل، نسیم خنک که صورت را نوازش می کند و تماشای آبی بی کران تا همیشه زیبا است، دوست دارم این لحظه متوقف شود و تا همیشه در این قاب بمانم. چشمها را به آرامی میبندم و به صدای موج هایی که گویی در رقابت جدی حضور دارند تا به ساحل برسند گوش می دهم و مشامم پر می شود از بوی دریا این لحظه را هیچگاه فراموش نخواهم کرد.گ اهی به موجودات کوچک و بزرگی که در اعماق دریا هستند فکر می کنم به مرغ های ماهی خوار که با شتاب خود را به دل موج ها می زنند تا شکار کوچک خود را از دست ندهند و بعد روی موج ها سوار میشوند.

**

انشا زیبا درباره توصیف دریا و ساحل

چرا همه اینقدر دریا را دوست دارند؟ چون وسیع و زیباست؟ یا شاید چون موج هایش خروشان است؟ شاید هم به خاطر رنگ آبی زیبایش است که از آسمان وام گرفته است؟ نمی دانم اما تنها می دانم هر دلیلی هم که داشته باشد آرامشی که به من می دهد از جنس آرامش خداوند است. با نشستن کنار دریا مانند همان زمانی که با خدایم صحبت می کنم آرامش می گیرم؛ شاید خداوند عصاره ای از وجود خود را در دریا گذاشته است که دیدن دریا تداعی کننده مهربانی و آرامش پروردگار است.

زمان طلوع و غروب خورشید در ساحل بنشینید و تماشا کنید که چطور خورشید پهنه نارنجی اش را از دریا جمع کرده و به آرامی در افق پنهان می شود و هر طلوع آن را بر آبی دریا می گستراند.

دوست دارم کنار دریا روی شن های ساحل بدون کفش بدوم، شن های گرم ساحل پاهایم را نوازش کنند. البته من ساحل های شنی را از ساحل های صخره ای بیشتر دوست دارم. چون احساس می کنم فاصله ام با دریا در ساحل های شنی بیشتر است.

دوست دارم کنار دریا چشمام را ببندم و به صدای موج ها گوش جان بسپارم صدای موج هایی که از راه دور می آیند و به منی که در ساحل ایستاده ام می رسند و دوباره همین صدا تکرار می شود و من این صدای پر از آرامش را خوب به خاطرم می سپارم.

فکر می کنم که وقتی هزاران هزار موجود در اعماق دریا زندگی می کنند، اگر من هم در دریا زندگی می کردم الان زندگی ام چطور بود؟ نمی دانم شاید من پری دریایی می شدم و به اعماق دریا می رفتم. کسی چه می داند اصلا شاید پری دریایی هم آدمی بوده که قلبا دوست داشته برود و در دریاها زندگی کند و برای همین یک روز به دریا رفته و دیگر باز نگشته و به افسانه ای زیبا تبدیل شده است.

**

مطلب مشابه: انشا باران؛ متن 7 انشا با موضوع باران برای پایه های مختلف

انشا درمورد دریا و نعمت های آن

مقدمه: دریا یکی از نعمت های الهی است که نقش زیادی در شادابی و سرسبزی طبیعت دارد.مناطقی که در حوالی دریا هستند، بسیار زیبا و سرسبز و شاداب هستند. رطوبت و نم دریا موجب آبادانی می شود. دریا این آبی بی کران موجب شادی و سرحالی انسان ها هم می گردد. قایق سواری و حس کردن عظمت خداوند روی آب، حس شکرگزاری را در وجود هر بنده زنده می کند. خدایا به عظمت و بزرگی‌ات سوگند که همه از وجود نازنین توست،دریای بزرگ و همه موجوداتش را دوست می دارم.

بدنه: خدایا تو چه قدر بزرگ هستی که دریای به این زیبایی را خلق کرده ای، موجودات زیبا و عروس دریایی‌اش، ماهی های هزار رنگ و گیاهان زیبا، نهنگ های بزرگ و موجودات ریزش، ماهی های رنگی و بی رنگ، چه آکواریوم بزرگی که نیاز به هیچ دستگاهی ندارد. ماهیانی که هر صبح خودشان را به مردم ساحل نشان می دهند. در کنار دریا که می ایستم، خدا را می بینم که چه قدر به من نزدیک است.

کاش دستم برسد به افق و خورشید را لمس کنم. کاش بتوانم با قایق روی دریا حرکت کنم. چه قدر زیبایی و بزرگ، چه قدر دوستت دارم و برای سفر به سمت تو دلم تنگ می شود. آبی زیبایی و پر از نعمت. نمکت،ماهیانت، صدف‌هایت همه را خوب نگاه می کنم، صاف و قشنگ و پر از تنوع. ای دریا چه قدر در ماه های سرد سال ساکت می شوی، گاهی موج داری و گاهی هم آرامی. در کنارت قدم می زنم و لذت می برم. موجهایت را دوست دارم، ساحل نرم شنی را، قایق های زیبا، همه را دوست دارم. تو رودها را زنده نگاه می داری، تو ابر را پدید می آوری. خدا را شکر که چنین نعمت بزرگی به ما هدیه داد، مراقبت هستم.

نتیجه گیری: دریا یکی از بهترین و زیباترین نعمت های خداوند است که هر انسانی آن را دوست دارد،اما باید در جهت حفظ و نگاه داری ان کوشا باشد. دریا موجب شادابی و سرحالی طبیعت گردیده است. دوستت دارم ای دریای بزرگ و زلال و آبی.

**

انشا درباره دریا (10 انشا جدید موضوع دریا برای پایه های مختلف)

انشا در مورد دریا برای پایه نهم

مقدمه انشا در مورد دریا برای پایه نهم
دریای آبی با موج های زیبایش آرامشی عجیب برایم دارد، کنار ساحل نشستم چشمهایم را بستم و یک لحظه به این فکر کردم که خدا چقدر توانا است چقدر دانا است که این همه زیبایی را خلق کرده است.زیبایی هایی دریا مثل خود دریا بی پایان هستند.

متن و بدنه انشا در مورد دریا برای پایه نهم
دریا یعنی آرامش، شنیدن صدای دریا برایم خاطرات خوش کودکی را تداعی می کند وقتی که با پای برهنه روی شن های گرم برای بالا بردن بادبادکم این طرف و آن طرف می دویدم،صدف هایی زیبا جمع می کردم و با شن های نرم و زیبا قلعه رویایی می ساختم.امروز که دریا آرام و ساکت است چقدر تماشای آن لذت بخش تر است، امروز باید روی شن ها بشینی و به صدای خروش موج های بی پایان دریا گوش بدهی. اما از صدای خروش موج ها زیباتر تماشای غروب خورشید است، بازتاب غروب خورشید در آبی دریا عجیب چشم نواز است.کمی آنطرف تر مرد ماهیگر تلاش می کند تا تور ماهی را از قایقش خارج کند روز خوبی داشته خوشحال و راضی است که با دست پر از دریا برگشته.دریای امروز آرام و ساکت است موج هایش آرام آرام به ساحل می آیند و می روند، انگار نه انگار که این همان دریای دیروز بوده،دریایی که خشمگین شده بود و موجهایش را با شدت بر صخره ها می کوبید.دریای طوفانی دیروز دوبار آرام شده مرغ های ماهیگر سرو صدایشان همه جا را پر کرده، نسیم خنکی صورتم را نوازش می کند در دلم می گویم خدایا از تو ممنونم که این نعمت زیبا این آبی نیلگون بیکران را به ما ارزانی داشتی.

نتیجه گیری انشا در مورد دریا برای پایه نهم
دریا و زیبایی های بی پایانش تا همیشه برایم از زیباترین مناظر هستند.در زندگی همیشه از خدا به خاطر این نعمت های زیبایی که به ما ارزانی داده شاکرم.از طوفان دریا درس گرفته ام که در همه سختی ها فقط باید به خدا اعتماد کنم،چون خدا حتما بعد از هر طوفانی و سختی آرامشی برایم رقم میزند و مرا تنها نمی گذارد.

**

مطلب مشابه: انشا بازگشایی مدارس؛ 10 انشا باز شدن مدرسه و ماه مهر

انشا مفهومی درباره دریا را توصیف کنید

مقدمه: همان روزی که خداوند دریا را می آفرید، گویی مدادی آبی در دست داشت و هر چه عشق داشت در آن کشید. دریای رویایی با همسایگانی سرسبز و عاشق به نام جنگل که این زیبایی و شکوه را دو چندان نموده اند. به نظاره دریا که می نشینم گویی خداوند را در پهنه بی انتهای آن می بینم چرا که ردپای پروردگار در تمام زیباییهای دنیا وجود دارد. موج های خروشان، صدف های رنگارنگ و قایق های سرگردان همه از نشانه های عظمت و بزرگی خداوند هستند. مردان ماهیگیر به خوبی می دانند که دریا جایی برای دل دادن به خورشید است جایی است که دریا به افق پیوسته و خورشید در آن به عرصه ظهور می رسد. جایی است که محفل عاشقی برپا بوده و حتی پرندگان دریا هم ارزش این همه را زیبایی را به خوبی می دانند. من همیشه با دیدن این حجم از عظمت و زیبایی در ساحل می ایستم و خدای دریاها را ستایش می کنم.

بدنه: ای آبی مواج و بی کران خیلی دوستت دارم، تمامت را به ماهی ها و قایق ها سپرده ای و وجودت زخمی پاروهای زمانه است. حوالی همین ساحل بود که تور خاطره را به آب انداختم و عاشق مرغ های دریایی شدم. ای زلال ترین پهنه زمین هر بار که تو را دست در دست خورشید دیدم بیشتر از قبل دوستت داشتم و به عظمت خداوند پی بردم. با دیدن عروس دریایی تو به نقاشی ماهرانه ای فکر کردم که توسط نقاشی بزرگ به تصویر کشیده شده است. تو سرشار از ماهیان زیبا ، نهنگ های عظیم الجثه، گیاهان و پرندگان زیبایی هسنی که روی فرش دستبافت و گلگون تو حرکت کرده و هر لحظه یادآور استادی ماهر هستند که با تبحر فراوان آنها را آفریده است.

تو لطف بی دریغ خدا به بندگانش هستی، ای سراسر خاطره و مهربانی ای سراپا عشق. همه روزهایی که کنار تو بودم خاطره شد. ای عشق ناب دفتر خاطراتم پر از زیباییهای تو شد. ای همدم تنهایی ام صاف و زلال بمان تا جهان شاداب بماند.

نتیجه گیری: بیایید ارزش این زلال بی کران را مانند همه نعمت های خداوند بدانیم تا با وجودش دنیا شاداب و سرسبز بماند. این پهنه بی انتها را به زباله دانی تبدیل نکنید و ماهی ها و موجودات بی نظیرش را از بین نبرید. این نعمت بزرگ را مانند خودتان دوست بدارید تا آیندگان هم بتوانند از آن استفاده کنند. همانطور که می دانید؛ قدردانی از نعمت های خداوند موجب فراوانی نعمت است. چنانکه فرموده اند: شکر نعمت نعمتت افزون کند؛ کفر نعمت از کفت بیرون کند.

**

مطلب مشابه: انشا درباره پدر / 12 انشا جدید درباره پدر پایه های مختلف تحصیلی

انشا جان بخشی درباره بزرگی دریا و غروب آن

روی شن‌ های ساحل نشسته و به دریای خروشان نگاه می‌ کنم. خانواده ام آنطرف‌ تر به خوردن عصرانه مشغول هستند. خورشید در حال غروب کردن است و رنگ سرخش را بین موج‌ ها می‌ چکاند. در این هنگام از اطرافم فاصله گرفته و در تخیلاتم غرق می‌ شوم.

خورشید برای دریا دست تکان داده و خداحافظی می‌ کند: شاید می گوید دریا جان مراقب خودت باش من می روم و فردا صبح زود برمی‌ گردم. دریا با موج های بی امانش بی قراری اش را نشان می دهد. شاید می گوید: خورشید جان کمی بیشتر پیش من بمان. تو که می روی سردم می‌ شود. گونه های خورشید سرخ می‌ شود و دریا نیز همینطور. هر دوی آنها با خجالت به هم خیره می شوند.

من به این منظره دلگیر اما بی نهایت زیبا نگاه می‌ کنم. خورشید کم کم دامن سرخ رنگش را از روی دریا می کشد و می‌ رود. دریا ساکت، آرام و سر به زیر تسلیم تاریکی محض می‌شود. شاید به خورشید می‌گوید: مراقب خودت باش؛ منتظرت می‌ مانم.خیلی زود برگرد.

با خودم فکر می‌کنم کاش می شد نظاره گر سلام فردایشان هم باشم. اما باید صبح زود هنگام طلوع بیدار شده و برای تماشا به کنار دریا بیایم. در این زمان است که مادرم صدایم کرده و می گوید: دیگر شب شده بیا تا شام بخوریم.

ـ آمدم مادر و خداحافظ ای غروب زیبا.

مطلب مشابه: انشا درباره خدا (10 انشا با موضوع خدا برای پایه های مختلف تحصیلی)

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا