اشعار زیبا درباره پاییز / شعرهای بلند و کوتاه با موضوع پاییز

شاید شاعران بیشتر از هر کسی درباره پاییز نوشته و آن را به شکلی خاص توصیف کرده‌اند. ما نیز در این بخش از سایت ادبی تک متن اشعار زیبا درباره پاییز را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. اگر به دنبال شعرهایی زیبا با موضوع پاییز و حال و هوای خاص آن هستید، در ادامه با تک متن باشید.

اشعار زیبا درباره پاییز

شعرهای احساسی و زیبا درباره پاییز

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم:

بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی‌ست

“سجاد سامانی”

پاییز، ای سرود خیال‌انگیز

پاییز، ای ترانه‌ی محنت‌بار

پاییز، ای تبسم افسرده

بر چهره طبیعت افسونکار

“فروغ فرخزاد”

وقتی که رسید بوی باران میداد

بوی نم کوچه و خیابان میداد

پاییز که قربان نگاهش بروم

با آمدنش به رنگها جان میداد

“سعید ربیعی”

تلفیق دو عطر…زندگی یعنی این

لبخند دو چتر…زندگی یعنی این

پاییز برای عشق،فصل خوبی است

نقطه سر سطر،زندگی یعنی این!

“امید صباغ نو”

شعرهای احساسی و زیبا درباره پاییز

با همهمه مبهم باغی در باد

با طرح مه آلود کلاغی در باد

از دور صدای پای پاییز آمد

چون پچ پچ خاموش چراغی در باد

“قیصر امین پور”

ذوق ِخودکار ِ نویِ بچهْ مرتّب ها بود

فصل ِ پاییز، پُر از لانه ی عقرب ها بود

دست ِ پاییز به لیوان ِ تو سَم می ریزد

فکر ِ پاییز، مرا باز به هم می ریزد

“محسن اميرى مقدم”

مطلب مشابه: انشا درباره پاییز / 10 انشا جدید فصل پاییز برای پایه های مختلف

شعر پاییزی

پاییز را می‌خوانم

تا شاید باران بیاید

تا باز برویَد، زنده شود

امان از این آفتاب بی دریغ

هیچ ابری در آسمان نیست

در زندان گریه اسیر مانده‌ام

پاییز!

کجاست باران؟

کجاست باران؟

گریستم

برای ما

که پاییز نیامده ریختیم…

“معین دهاز”

پاییز کوچک من

دنیای سازش همه ی رنگ‌هاست

با یک دیگر

تا من نگاه شیفته‌ام را

در خوش‌ترین زمینه به گردش برم

و از درخت‌هاي‌ باغ بپرسم

خواب کدام رنگ

یا بی‌رنگی را می بینند

در طیف عارفانه پاییز؟

“حسین منزوی”

شعر پاییزی

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش

ابر با آن پوستین سردِ نمناکش

باغ بی‌برگی

روز و شب تنهاست

با سکوت پاکِ غمناکش

سازِ او باران، سرودش باد

جامه‌اش شولای عریانی‌ست

ور جز اینش جامه‌ای باید

بافته بس شعله زر تار، پودش باد

شعر پاییز عاشقانه و احساسی

باغ بی ‌برگی

خنده‌اش خونیست اشک آمیز

جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن

پادشاه فصل‌ها، پاییز

“مهدی اخوان ثالث”

وقتی خزان می‌رسد

ناله‌های حزین سازی آشنا

با کشش یکنواخت

قلب مرا می‌نوردد

نمی‌خواهم گذر زمان را باور کنم

یک مرتبه صدای زنگ ساعت

مرا به خود می‌آورد

حس می‌کنم زمان خیال ایستادن دارد

خودم را آهسته به باد می‌سپارم

نسیم بداندیش

مرا چون برگی پژمرده با خود می‌برد

من در رنگ باخته خود

و رودخانه نزدیکمان غرق می‌شوم

“محمد علی رستمی”

زمین سمفونی برگ‌هاست

نم می‌زند باران

بدجور بوی غربت می‌دهد این هوا

نبش قبر خاطرات مرده است انگار

فصل تنهایی‌ست

پاییز است، پاییز است حالا

“فرشته فکور”

شعر پاییز تک بیتی

سهمِ باد و باران‌ند؛

برگ و شاخه‌های خشک

آبرویِ پاییزند؛

این انارهای سرخ

“محمد مهدوی‏ اشرف”

برگ از پی برگ بر زمین ریخته است

ای باد چه در گوش طبیعت گفتی؟

“میلاد عرفان‌پور”

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم

ولی دل به پاییز نسپرده ایم

“قیصر امین پور”

پاییز شد که خاطره‌ها دوره‌ام کنند

فصل خزان، محاکمه دوره گردهاست

“فرامرز عرب عامری”

ناف تو را با درد از روز ازل بستند

اردیبهشتی هم که باشی اهل پاییزی

“سیدایمان سیدآقایی”

شعر پاییز تک بیتی

تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم

چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی‌دانم

تو فکر خواب گل‌هایی که یک شب باد ویران کرد

و من خواب تو را می‌بینم و لبخند پنهانم

تو مثل لحظه‌ای هستی که باران تازه می‌گیرد

و من مرغی که از عشقت فقط بی‌تاب و حیرانم

تمام آرزوهایم زمانی سبز می‌گردد

که تو یک شب بگویی دوستم داری تو می‌دانم

مطلب مشابه: متن غمگین پاییزی / اشعار و جملات غمگین و احساسی پاییزی

شعر زیبای پاییز

پاییز جان! چه شوم، چه وحشتناک

اینک، بر این کناره دشت، اینک

این کوره راه ساکت بی رهرو

آنک، بر آن کمرکش کوه، آنک

آن کوچه باغ خلوت و خاموشت

از یاد روزگار فراموشت

پاییز جان! چه سرد،‌ چه درد آلود

چون من تو نیز تنها ماندستی

ای فصل فصل‌های نگارینم

سرد سکوت خود را بسراییم

پاییزم! ای قناری غمگینم

“از مجموعه شعر اخوان ثالث“

پاییز، این فصل زیبای سال

با غربتش آمده است

امروز برگی به زمین افتاد

و هرگز به شاخه برنگشت

وقتی دست‌های زرد برگ

به امید یافتن پناهگاهی

در آسمان خواب شاخه را می‌دید

درخت مرده بود

آری شروع راه پاییز است

آرام شده‌ام

مثل درختی در پاییز

وقتی تمام برگ‌هایش را

باد برده باشد

“رضا کاظمی”

شعر زیبای پاییز

دلم برای انارها تنگ است

برای دانه‌های سرخ و سفید

یاقوت‌های عاشق

منتظرم تا برگ‌ها زرد شوند

تا انارها سرخ شوند

و پاییز بیاید و همه عاشق شوند

پاییز بیاید و دلتنگی من شاید

با همه‌ برگ‌های خزان زده

کم کم بریزد

“مجید مصطفوی”

برگ‌ها از شاخه می‌افتند و تنها می‌شوند

از جدایی گرچه می‌ترسم، به من هم می‌رسد

“مهدی مظاهری”

مطلب مشابه: متن عاشقانه پاییزی خاص (50 جمله و دلنوشته فصل زیبای پاییز)

شعر نو درباره پاییز

سرد و بی طاقت و یک ریز، دلم می‌لرزد

دو قدم مانده به پاییز، دلم می‌لرزد

“الهام عمومی”

اردیبهشتم در تب ِ پاییز، گم شد

در برگ‌ریزان‌های وهم آمیز گم شد

“حسنا محمدزاده”

مفهوم‌ترین ترانه پاییزم

از خش خش زرد برگ‌ها لبریزم

“عظیمه ایرانپور”

شعر نو درباره پاییز

برگ‌هایم ریخت بر روی زمین، یعنی درخت

خود به مرگ خویشتن، رای ِ موافق می‌دهد

“کاظم بهمنی”

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا