اشعار زیبا برای تبریک عید قربان / شامل غزلیات و رباعیات دلنشین از شاعران معروف
سایت «تکمتن» در این مطلب، گلچینی از زیباترین اشعار ویژه تبریک عید قربان را برای شما گردآوری کرده است؛ مجموعهای از غزلیات لطیف و رباعیات دلنشین که با واژگانی سرشار از ایمان، بندگی و مهر الهی، این عید بزرگ را گرامی میدارند. عید قربان، جشن تسلیم و توکل، یادآور اخلاص حضرت ابراهیم (ع) و شکوه بندگی در برابر خداوند است؛ و شاعران بزرگ فارسی، از گذشته تا امروز، این مناسبت را با سرودههایی پراحساس، مزین کردهاند. اگر به دنبال اشعار دلنشین، کلاسیک یا معنوی برای تبریک این روز پرفضیلت هستید، این مجموعه از دل شعر فارسی برخاسته تا عیدتان را رنگی از عشق آسمانی ببخشد.

اشعار جذاب عید قربان
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خلیلا عید قربانت مبارک
قبول امر و فرمانت مبارک
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
به هرکه مینگرم در لباس احرامش
دلش به جانب کعبهست، رو به سوی خداست
عید قربان مبارک
خدایا ،قبله ام ، سجاده ام حرف دلم آخر تویی تو
خدایا معبد ومعبود دنیا و سر شوریده ام آخر تویی تو
عید بر شما مبارک
عید قربان آمد و عیدم شده چشمان تو
ای به قربان نگاهت، جان من قربان تو…
خوشا «ذیالحجه» روز عید قربان
شروع داستان عشق و ایمان
خواهی که تو را کعبه کند استقبال
مایی و منی را به منا قربان کن…
عید قربان است و بهتر نیست زین عیدی مرا
در چنین عیدی دل و جانم به قربان تو باد
چه عیدی؟ خوبتر از عید قربان
چه روزی؟ روز عترت روز قرآن
در وصف تو ای گل مرا جانی است
یادم امد گذر از نفس نشانی هست
به وقت سرور و مستی ات، سالها
در عید سعید قربان شادمانی هست
خوشا آنان که با حق آشنایند
مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را
فدای امرِ الله می نمایند
عید قربان آمد و باز آ که قربانت شوم
همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شوم
نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه ؟
نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یانه ؟
برای طوف کویت جامه احرام بر بستم
گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یانه ؟…
از جمادى مُردم و نامى شدم
وز نما مُردم، به حيوان بر زدم
مُردم از حيوانى و آدم شدم
پس چه ترسم؟ كى ز مُردن كم شدم؟
حملة ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايك پرّ و سر
وز مَلَك هم بايدم جَستن ز جو
«كُلُّ شَيْءٍ هالِك إِلَّا وَجْهُهُ»
بار ديگر از مَلَك قُربان شوم
آنچه اندر وَهْم نآيد آن شوم
بندگی کن تاکه سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
خوشا آنان که با حق آشنایند
مطیع محض فرمان خدایند
چو ابراهیم اسماعیل خود را
فدای امرِ الله می نمایند
عید قربان زنده دارد یاد قربان گشتگان را
پاسداران و اسیران و به خون آغشتگان را
خیز و در این عید قربان سوی قربانگاه رو کن
معنی بیت و حرم را در شهادت جستوجو کن…
مطالب مشابه: متن تبریک روز عرفه + روز شکرگزاری از خدا

اشعار کوتاه و بلند تبریک عید قربان
ای عزیزان، به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده و نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دل ها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما، نعمت باران آمد
خاک می سوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه این خاک، گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی به خدا، ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حجّ رفت سوی کرب و بلا
به خدا بهر سرافرازیِ قرآن آمد
خواهی که تو را کعبه کند استقبال
مایی و منی را به منا قربان کن
عید قربان آمده ای دوستان شادی کنید
یادی از پیغمبر توحید و آزادی کنید
او که در راه خدا از مال و فرزندش گذشت
با تبر بت های جهل و خودپرستی را شکست
بنده ی پاک خدا و پیرو الله شد
نامش ابراهیم بود اما خلیل الله شد
ندا آمد که، ابراهیم، بشتاب
رسیده فرصت تعبیر آن خواب
به شوق جذبه عشق خداوند
برآ، از آب و رنگ مهر فرزند
اگر این شعله در پا تا سرت هست
کنون، یک امتحان دیگرت هست
مهیا شو طناب و تیغ بردار
رسالت را به دست عشق بسپار
صدا کن حلق اسماعیل خود را
به قربانگه ببر هابیل خود را
منای دوست قربانی پسندد
تو را آن سان که می دانی، پسندد
خلیل ما! رضای ما در این است
عبودیت به تسلیم و یقین است
ببین بر قد و بالای جوانت
مگر، نیکو برآید امتحانت
نفس در سینه افتاد از شماره
ملائک اشک ریزان در نظاره
پدر می بُرد فرزندش به مقتل
که امر دوست را سازد مسجّل
پدر آمیزه ای از اشک و لبخند
پسر تسلیم فرمان خداوند
منا بود و ذبیح و شوق تسلیم
ندا پیچید در جانِ براهیم
خلیلا عید قربانت مبارک
قبول امر و فرمانت مبارک
پذیرفتیم این قربانی ات را
پسندیدیم سرگردانی ات را
بر این ذبح عظیمت آفرین باد
شکوه عشق و تسلیمت چنین باد
خلیل الله ای معنای توحید
کنون تیغت گلوی نفس بُبرید
کنار خیمه هاجر در تب و تاب
که یا رب این دل شوریده دریاب
گلم اینک به دست باغبان است
مرا این فصل سبز امتحان است
اگرچه مادری درد آشنایم
خداوندا به تقدیرت رضایم
اگرچه می تپد در سینه ام دل
اگرچه امتحانم هست مشکل
خداوندا دلم آرام گردان
مده صبر مرا در دست شیطان
خدای عشق مزد عاشقی داد
برای دوست قربانی فرستاد
موحّد جز خدا در جان نبیند
در این آیینه جز جانان نبیند
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
بندگی کن تا که سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند
مطالب مشابه: انشا درباره عید قربان + ۷ انشا جذاب و خواندنی درمورد عید قربان

اشعار تبریک عید قربان همراه با عکس
عید سعید قربان ز اعیاد مسلمین است
دلهای ما در این روز شاد از سرور دین است
خیل خلیلیان را این موهبت مبارک
محبوس گشته ابلیس مأیوس در کمین است
از بارگاه ایزد قوچ بهشتی آمد
گُل بر منا بپاشید جبریل در زمین است
والعادیاتِ ضبحاً فالموریات قَدحا
آن یار بت شکن را الطاف حق معین است
پیغام عید اَضحا بر پیروان طاها
با جان و دل اطاعت از ربّ العالمین است
تصویر آن منا را بر کربلا کشیدند
چون وعده با خلیل و قربانی از حسین است
آداب حجّ اکبر با کربلا قبول است
آن کعبه قدس دوّم این کعبه بی قرین است
بر پیکر عالم وجود جان آمد
صد شکر که امتحان به پایان آمد
از لطف خداوند خلیل الرحمن
یک عید بزرگ به نام قربان آمد
عید قربان شده و در عوض قربانی
ما به قربان تو رفتیم اما عبدالله
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خاک می سوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی به خدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه؟
نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یا نه؟
برای طوف کویت جامه احرام بر بستم
گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یا نه؟
عید قربان گرچه آیین خلیل آزر است
ملت اسلام را امروز زیب و زیور است
حبّذا عیدى كه سرخ از خون قربانى او
گونه اسلام و روى ملت پیغمبر است
حبّذا روزى كه ابراهیم را در كوى دوست
ذبح اسماعیل از یك گوسفند آسانتر است
حاجیان از جان چنان بوسند آن سنگ سیاه
خانه حق را كه گویى خال روى دلبر است
سالى ار یك حج بود مر حاجیان را در حجاز
در خراسان خلق را هر روزه حجّ اكبر است
خانه حق را اگر خواهى بپو راه حجاز
ور بخواهى صاحب آن خانه در این كشور است
اندرین عیدى كه ملت را همه فرّ و بها
از نو آیین سنّت پاك خلیل آزر است
سعى تو مشكور باد و حجّ تو مبرور باد
در حریمى كز شرافت كعبه را تاج سر است
ای تو جان نوبهاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی
ای تو شور آبشاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی
آمدی چون ماه تازه، تیغ بر کف، خنده بر لب
آمدی ای عید قربان! خوش رسیدی، خوش رسیدی
قربان رسید و مانده به عید غدیر هشت
حاجی نشد کسی که به دور علی نگشت
قربان عاشقی که به صحرای کربلا
پای علی ز اهل و عیال و ز سر گذشت
عید است و زمان ذوب ایمان شدن است
در راه خدا ذبیح و قربان شدن است
از صحن و حریم کربلا تا به منا
جان شیفته فدای جانان شدن است
عید قربان است یا عید عنایات خداست؟
عید عشق و عید ایثار و مناجات و دعاست
ذات حق با میهمانش گرفته جشن عید
مرکز این جشن نورانی بیابان مناست
یک شاخه گل سپید تقدیم تو باد
رقصیدن برگ بید تقدیم تو باد
تنها دل تنگیست سرمایه من
آن هم شب پاک عید تقدیم تو باد
مطالب مشابه: متن تبریک عید قربان / جملات و اشعار زیبا برای تبریک عید عزیز قربان